تب‌های اولیه

«عشق و وصال و مرگ از یک طایفه‌اند»؛ یادی از عباس معروفی

سپهر عاطفی

عباس معروفی، نویسنده‌ی شهیر ایرانی پنجشنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۱ در تبعید درگذشت. او در این گفتگو که در سال ۲۰۱۸ و در حاشیه‌ی نمایشگاه «کتاب بدون سانسور» انجام شده، بخش‌هایی از آخرین رمانش «نام تمام مردگان یحیاست» را می‌خواند، درباره‌ی آن حرف می‌زند و از لذت نوشتن و زندگی‌اش در تبعید به‌عنوان نویسنده و ناشر می‌گوید. آقای معروفی در سال ۱۳۷۴ و در پی تهدیدها و ممنوعیت‌ها ایران را ترک کرد و ساکن برلین شد. او در بخشی از این گفتگو می‌گوید «می‌خواهم خودم را خرج کتاب و کلمه و فرهنگ و انسان کنم.»

چگونه بیشتر کتاب بخوانیم؟

کریستین جَرِت

کسی در این شکی ندارد که خواندن کتاب‌های بیشتر برای شما سودمند خواهد بود. آن‌هایی که به ویژه ادبیات داستانی می‌خوانند معمولاً به این دلیل که زندگی‌ شخصیت‌های پیچیده‌ای را تجربه می‌کنند، بهتر می‌توانند احساسات دیگران را درک کنند و حساسیت اخلاقی بیشتری دارند. مطالعه‌ی ادبیات غیرداستانی دانش شما و وسعت نظرتان را افزایش می‌دهد.

اومبرتو اکو، بر شانه‌های غول‌ها

کوستیکا براداتان

کل کارنامه‌ی اکو به عنوان یک فیلسوف، رمان‌نویس، و روشنفکر عرصه‌ی عمومی را کوشش او برای پرداختن به شماری از پرسش‌های دشوار شکل می‌داد: دامنه‌ی دانش ما تا کجا می‌تواند برسد؟ چرا به داستان‌سرایی می‌پردازیم؟ نقش رازداری و پنهانگی در امور انسانی چیست؟ و چرا همیشه نیاز داریم که به چیزی باور بیاوریم.

آقای نصرت کریمی، «دایی‌جان ناپلئون» را برایمان بخوان!

ناصر زراعتی در گفتگو با هادی کی‌کاووسی

ناصر زراعتی یکی از این افراد است که علاوه بر نویسندگی و فیلمسازی چند سالی است که با عنوان دیگری نیز شناخته می‌شود: نقّالی. او تا به حال نزدیک به ۲۰۰ کتاب از عناوین مختلف را خوانده و برای استفاده عموم در اینترنت قرار داده است. کتاب‌هایی که توانسته مخاطبانی را اندک‌اندک به خود جذب کند و به ترویج کتابخوانی به روش خود در جامعه‌ی فارسی‌زبان یاری برساند.

کتاب‌ الکترونیک، راهکاری برای جان دادن به نشر فارسی در خارج از کشور

مریم حسین‌خواه

یک سالن کوچک با چند غرفه‌ی کتاب‌فروشی و ناشرانی که خودشان در غرفه‌ها کتاب‌ می‌فروشند، «نمایشگاه کتاب تهران بدون سانسور‌» است که از چهار سال پیش هم‌زمان با نمایشگاه کتاب تهران در شهرهای مختلف اروپا و آمریکا برگزار می‌شود. نمایشگاهی که می‌خواهد فرصتی برای نویسندگانی باشد که به دلیل سانسور، از ارائه‌ی آثارشان در بازار نشر داخل ایران محروم شده‌اند.

کتاب‌فروشی‌های فمینیستی، زنانی که رؤیای کسب‌ و کاری دیگر داشتند

فرناز سیفی

در ۱۸ ژانویه‌ی سال ۱۹۷۲ میلادی، درهای مغازه‌ای در شهر اوکلند واقع در ایالت کالیفرنیا به روی مشتریان و علاقه‌مندان باز شد. مغازه‌ای که در نوع خود اولین بود و از همان ابتدا اسمِ به‌غایت جدی آن جلب توجه‌ می‌کرد: «مرکز اتحادیه اطلاعات: مکانی برای زنان». این مغازه، اولین کتاب‌فروشی کاملاً فمینیستی در ایالات متحده‌ی آمریکا بود. کسب‌وکاری که مشابه تجارت‌های کوچک و مستقل دیگر اداره نمی‌شد.

«اضطراب کتاب‌خانه»: وقتی کتاب‌خانه دیگر «پناهگاه امن» نیست

فرناز سیفی

کتاب‌خانه‌ها هم مثل خیلی مکان‌ها و پدیده‌های دیگر، سویه دیگری هم دارند که برای بعضی نه تنها خوشایند نیست، که ترسناک است و اضطراب‌آور. وقتی اینترنت فراگیر شد، فرض ابتدایی این بود که اضطراب کتاب‌خانه کاهش پیدا خواهد کرد. واقعیت اما از جنس دیگری است. حالا دیگر تایپ یک کلیدواژه و یک کلیک برای جستجو در گوگل، ده‌ها صفحه نتیجه را جلوی چشم متقاضی می‌گذارد.

افسانه‌ی عصر طلایی کتاب‌خوانی

سمیر رحیم

گسترهی توجه مدام کوتاهتر میشود. دیگر حوصلهی مطالعهی درست و حسابی را نداریم. چاپ متون، فناوریِ منسوخی است و آینده به تورق کتابهای الکترونیکی و صفحات اینترنتی دارای اَبَرپیوند تعلق دارد. گوش دادن به کتابی صوتی به خوبی خواندن کتابی مناسب نیست. این استدلالها امروزه زیاد شنیده میشوند، اما آیا صحت دارند؟