تب‌های اولیه

سوسیالیسم ادویه‌زده: جنسیت و غذا در شوروی

فرناز سیفی

 ایدئولوژی تبلیغی و عرف رایج در جامعه که می‌خواست این دروغ را بقبولاند که زنان شوروی به دلیل اینکه «صاحب‌اختیار آشپزخانه‌اند»، قدرت اصلی در خانه‌اند و تصمیم گیرنده‌ی اصلی. ادعایی که نادرست بود و به دنبال بزک‌ودوزک این واقعیت که زنان نه تنها بیرون از خانه کار و کمتر از مردان دستمزد دریافت می‌کنند بلکه بارِ تمام امور خانه هم بر دوش آنهاست و خسته و فرسوده تمام روز در حال دویدن‌اند.

معمای دانمارکی استالین

کرولاین کندی-پایپ

حکایتی هست که می‌گوید یوزف استالین از هملت نفرت داشت. شاید داستان شکسپیر دربارهی فتنه‌ی خونین در دربارِ دانمارک استالین را به یاد سیاست‌های کرملین می‌انداخت ــ آیا نقد از اولی به نوعی نقدی ضمنی از دومی نبود؟ در روایتی دیگر آمده است که استالین به شاهزاده‌ی دانمارکیِ شکسپیر بسیار علاقه داشت و هملت در میان معدود شخصیت‌های شکسپیری بود که استالین از آنها نام می‌برد.

نگاهی به فیلم «گوندرمان»؛ آیا خیانت خیانت است؟

مجتبا گل‌محمدی

پرونده‌های اشتازی به دو دسته تقسیم می‌شدند: پرونده‌ی عاملان و پرونده‌ی قربانیان. شاید چندان شگفت‌انگیز نباشد که نام بسیاری از افراد در هردو این پرونده‌ها دیده می‌شد، چرا که اشتازی با شعار رسمی «دانستن همه‌چیز» مثل هر دستگاه اطلاعاتی-امنیتی دیگری مأموران غیررسمی خود را نیز زیر نظر داشت و فضایی از ظن و بی‌اعتمادی همگانی را در سرتاسر جامعه تسری داده بود.

نگاهی به فیلم «آنهایی که به جا ماندند»؛ زنده‌ماندنی دشوارتر از جان باختن

عرفان ثابتی

وقتی ارتش آلمان نازی در مارس ۱۹۴۴ مجارستان را اشغال کرد این کشور میزبان بزرگ‌ترین جامعه‌ی یهودی اروپا بود اما تا ژوئیه‌ی همان سال بیش از نیمی از ۸۲۵ هزار یهودیِ مقیم این کشور روانه‌ی اردوگاه‌های مرگی نظیر آشوویتس و بوخنوالد شده بودند. تا پیش از آزادسازی کامل بوداپست به دست سربازان اتحاد جماهیر شوروی در فوریه‌ی ۱۹۴۵ ده‌ها هزار تن از یهودیان ساکن دو گتوی کوچک و بزرگ بوداپست هم به قتل رسیدند.

در جستجوی انسان درستکار

گری سول مورسون

از زمانی که کتاب زندگی و سرنوشتِ واسیلی گروسمن پس از مرگ او در سال ۱۹۸۰ برای نخستین بار انتشار یافت، این کتاب را به عنوان یکی از مهمترین کتاب‌های دوران ما ستوده‌اند. لئون آرون آن را «بزرگترین رمان روسی قرن بیستم» خوانده است. به گفته‌ی لیندا گرانت در گاردین این تا کنون تنها کتابی بوده که جهان‌بینی او را متحول کرده است: «سه هفته طول کشید تا آن را خواندم و سه هفته‌ی دیگر در نقاهت آن تجربه بودم، و در آن مدت تنفس هم برایم مشکل بود.»

قریحه‌ی شاعرانه‌ی حیات‌بخش وارلام شالاموف

بوریس درالیوک

وارلام شالاموف در یکی از کوتاه‌ترین قطعات گردآوری‌شده در «کلیات دنیای تبهکاران» می‌نویسد: «مسیر محشری در تایگا داشتم. این کوره‌راه را خودم در تابستانی که سرگرم جمع‌آوری هیزم برای زمستان بودم، ساختم.» داستان کوتاه دو صفحه‌ای «مسیر» بی‌تردید آرام‌ترین و تغزلی‌ترین نوشته در این کتاب حجیم و وزین است. سبک تغزلی و آرام مسیر شالاموف، گوشه‌ی دنج او در توندرا، ثمره‌ی دو عامل است: طبیعت و انزوا.

آرمان‌شهر، آرمانی خطرناک است

مایکل شرمر

آینه‌ی تاریک آرمان‌شهر، دیستوپیا یا ویران‌شهر است ــ تجارب اجتماعی ناموفق، رژیم‌های سیاسی سرکوبگر، و نظام‌های اقتصادی آمرانهای که نتیجه‌ی عملی کردن رؤیاهای آرمان‌شهری‌اند.

 

«رادیوگرام»؛ وقتی رادیو تهدیدی علیه حکومت بود

عرفان ثابتی

سال ۱۹۷۱. نظام کمونیستیِ حاکم بر بلغارستان نه تنها عضویت در نهادهای دینی و اجرای شعائر و مناسک مذهبی بلکه هر گونه موسیقی غیرایدئولوژیک، از جمله راک اند رول، را ممنوع کرده است. رادیو تهدیدی علیه امنیت ملی به شمار می‌رود و شنوندگان برنامه‌های دویچه وله، بی‌بی‌سی و رادیو اروپای آزاد مجازات می‌شوند.