فصلهای کوتاه کتاب پروکتور به اثرات منفیای اختصاص دارد که با فعالیت انقلابی عجین است، مانند سودازدگی، نوستالژی، افسردگی، فرسودگی، ناخشنودی و ماتم.
«صد روایت، یک روایت» امکانی بود که دو جنبهی مهم را به هم گره میزد: کنشگری عدالتخواهانه و جستجو و کنکاش خلاقانه در چنین حوزهای. به مناسبت این برنامه، با پرستو فروهر، هنرمند ساکن آلمان دربارهی نسبت هنر، خلاقیت و رسانههای جدید با کنشگری گفتگو کردهایم.
«سلول انفرادی مثل یک قوطی دربسته است. هیچ ارادهای برای بازکردن درِ آن نداری...هر بار ناگهان و بدون آمادگی قبلی با صدای بلندِ برخوردِ قفل به در، درِ آن را باز میکنند. هروقت که کسی اراده کند میتواند این کار را انجام دهد، هرکسی غیر از خودت.»
سالهاست که دلم میخواهد این خودانتقادی را جایی بنویسم، اینکه چطور تکتک ما ناگهان بیآنکه متوجه باشیم در سال ۸۸ به صرف دستگیری و زندان رفتن، به نحوی تبدیل به قهرمان شدیم. اینکه چطور بعضی از آدمهایی که در آن خردادماه دستگیر شدند و به زندان رفتند، و نه همهی آنها، پس از آزادی با دنیای متفاوتی مواجه شدند که آنها را قهرمان میپنداشت و به تبع آن انتظار اعمال قهرمانانه از آنان داشت.
در هر عصری دغلکارهای سیاسی با استفاده از خشم، دروغ و توهین بحث معقول و مستدل را تحتالشعاع قرار میدادهاند. اما آنها از دههی ۱۹۳۰ به بعد چندان موفقیتی نداشتند.
کنشگری قطعاً میتواند به تقویت دموکراسی کمک کند، ولی فقط به این نیست که گروههای کنشگر تشکیل دهیم و از مردم بخواهیم مشارکت کنند. کنشگری وقتی میتواند منجر به تقویت دموکراسی شود که افق امکانات پیش رویش را باز نگه دارد.