دونمه یا ساباتیان که به «یهودیان مخفی» نیز شهرت دارند، گروهی از یهودیان دوران عثمانی بودند که به اجبار مسلمان شدند اما در خفا همچنان به آموزهها و سنتهای یهودی وفادار ماندند.
ظاهراً سلطان محمد گفته بود «هیچ یهودیای در مراکش وجود ندارد. ما تنها شهروندان مراکشی داریم.» عجیب نیست که مقامات ویشی از این نوع صحبتها خوششان نمیآمد و سلطان بارها و بارها با آنها سرشاخ شده بود.
«وظیفهی نویسنده این است که حقیقتِ هولناک را بیان کند، و مسئولیتِ مدنیِ خواننده آن است که این حقیقت را بیاموزد. روگرداندن، چشم فروبستن و نادیده گرفتن، چیزی نیست جز اهانت به خاطرهی جانباختگان.» (واسیلی گروسمن، جهنم تِرِبلینکا، ۱۹۴۴).
در دنیای اطراف ما اتفاقات هولناکی رخ میدهد اما آیا گاهی لازم نیست که بیتفاوتی پیشه کنیم تا بتوانیم سلامتِ روانیِ خود را حفظ کنیم و به زندگیِ عادی و لذت بردن از مواهبِ آن ادامه دهیم؟
صدرالدین الهی نیاز به معرفی ندارد. او در هر زمینهای که قلم زد، استادیِ خود را به ثبوت رساند. ورزشینویس مسلطی بود، پاورقینویس درجهی اولی شد؛ مصاحبهگر توانایی بود، گزارشنویس ممتازی شد؛ یادداشتنویس متبحری بود، استاد بینظیری شد. بهجرئت میتوان گفت در نسل پیشین، روزنامهنگاری به قدرت او کم پیدا میشود.
از همان زمان که آدولف هیتلر در آلمان به قدرت رسید، تعدادی از یهودیان آلمانی به مخالفت با رژیم او برخاستند. زنان یهودی در این اعتراضات سهم بسزایی داشتند اما تا همین اواخر نقش آنان نادیده گرفته شده بود. ایستادگی زنان یهودی آلمانی در برابر رژیم نازی با خطرات شدیدی همراه بود.