با وجود آن که اصطلاح «اگزیستانسیالیسم» در دههی ۱۹۴۰ ابداع شد اما کیرکگور را میتوان نخستین اگزیستانسیالیست دانست زیرا تأکید داشت که برای مهمترین پرسشهای زندگی ــ چگونه باید عمل کرد؟ چه باوری باید داشت؟ ــ نمیتوان با تفکر انتزاعی پاسخی یافت.
برخی بر آناند که اختلالات روانی بیماریهای مغزند. برخی دیگر میگویند که آنها سازههایی اجتماعی هستند که برای این ساخته میشوند که بتوان رفتار نابهنجار را در علم پزشکی وارد کرد. برخی دیگر تصور میکنند که اختلالات روانی پاسخهای رفتاریِ منطبق و سازگار با تکامل بودهاند که دیگر در زمینه و بافت مدرن برای ما کارآیی ندارند.
در دوران افسردگی، به نیمهی تاریک جهان پی بردم، قلمرویی که پیشتر چیزی دربارهی آن نمیدانستم. دیگر نمیتواستم رنج و هذیان را نادیده بگیرم و به این ترتیب دریچهای به سوی واقعیت گشوده شده بود که ناخوشایند بود.
این واقعیتی تلخ است که اکثر ما از دست رفتن عزیزانمان را تجربه خواهیم کرد. هر سال، در جهان، تقریباً ۵۰ تا ۵۵ میلیون نفر میمیرند. حدس و گمان بر این است که هر مرگی به طور متوسط، پنج نفر بازمانده را سوگوار میکند. تجربهی هر فقدانی معمولاً طیفی از واکنشهای روانی-اجتماعی به دنبال دارد.
درصد بالایی از زنان افسردگی پس از زایمان را تجربه میکنند. ابتلا به افسردگی قبل از بارداری، تحمل اضطراب در دوران بارداری، تجربیات و حوادث تنشزای زندگی، سطح پایین حمایتهای اجتماعی و خانوادگی از عوامل ایجاد افسردگی در زنان هستند.
بیمار مبتلا به افسردگی در هنگام تجربهی یک فشار سنگین نامنتظر، یا یک حملهی ناگهان، چنان دقتی در مرور تمام فجایع جهان دارد، که اگر سر سوزنی از آن را از سر و سینهی ایشان بیرون میکشیدی و به وجود سیاستمداران دنیا تزریق میکردی، احتمالاً جهان میتوانست به جای بهتری تبدیل شود.