پروپاگاندای جمهوریاسلامی هنگامی که سودای گسترش قلمرو شیعی میپزد بر تنورِ احساسات ایرانگرایانه هم میدمد. پس باید آگاه بود و تن نداد به ناسیونالیسم کور و جنگافروزی که دودش تنها به چشم ما و همسایگان ما نمیرود بلکه آتشی است که همه ما را در آن خواهد سوزاند. کوشش در راه برقراری صلح جهانی، کماکان و بهویژه در چشمانداز شومی که آسیبهای اقتصادی بحران کرونا در برابر ما میگشاید، باید همچنان آرمانی جهانروا باشد.
آنچه جمهوری اسلامی انجام میدهد سناریوسازی و تبلیغ گفتمانی است که اساس آن بر دروغ، تحریف و جعل واقعیت بنا شده است. در مقابله با این رفتار زیانآور، بهترین راهکار راستگویی است. در چهار دههی گذشته یکی از ضربات بزرگی که بر پیکرهی ایران و ایرانیان وارد شده همین معنازدایی از همه چیز و بیمعنا و کردن آنهاست، از گفتار بگیرید تا کردار. برای مقابله با آن باید در هر شاخهای که پهنهی کار و تخصص ماست، معنی بیافرینیم.
آیا ایران نیاز به یک قانون اساسی تازه دارد؟ نارساییهای قانون اساسی جمهوری اسلامی در کجاست؟ چه شباهتها و تفاوتهایی با قانون اساسی مشروطه دارد؟ یک قانون اساسی تازه در ایرانِ امروز باید بر اساس چه ملاکها و اصولی تدوین شود؟ در این گفتگو، عبدالکریم لاهیجی و احمد سلامتیان به این مباحث پرداختهاند.
تتو تا سالها پیش در ایران ممنوع بود. این روزها بسیارند کسانی که دوست دارند بر بدن خود نقش بیندازند، و استودیوهای تتوی زیرزمینی مشتریان زیادی دارند. تتوکاران در خانههای خود و یا زیرزمینهای اجارهای، استودیو دارند و کار میکنند و به کمک صفحات اینستاگرامی پرمخاطب، هم نمونهی کارهایشان را به نمایش میگذارند و هم قیمت میدهند و هم وقت و قرار مراجعه میگذارند.
در چهلمین سالگرد تأسیس جمهوری اسلامی، سازمان «عدالت برای ایران» شروع به انتشار مجموعهای پنج جلدی با عنوان «چهره جنایت» کرده است که شامل پروندههای حقوقی پانصد نفر از «ناقضان حقوق بشر» در ایران است. در اولین جلد این مجموعه ۱۰۰ پرونده گردآوری شده و ۴۰۰ پروندهی دیگر در جلدهای آینده خواهد آمد. پروندهها شامل اطلاعات شخصی این مقامات، شرح مسئولیتهای آنان و مستندات برخی از مهمترین مواردی است که مرتکب نقض حقوق بشر شدهاند.
قتلهای حکومتیِ دوران جمهوری اسلامی در معنایِ قتلهای هدفمندِ مخالفان و منتقدان سیاسی و عقیدتی به دستِ مأموران حکومتی و یا به سفارش آنان اما بدون قبول مسئولیت رسمی انجام آن، تنها به دههی ۱۳۷۰ و چند شخصیت شریفِ سیاسی و ادبیِ شناختهشده محدود نمیشود. آمار و نشانههای زیادی وجود دارد که وزارت اطلاعات و البته سازمانهای خلف آن تا پیش از تأسیس این وزارتخانه در سال ۱۳۶۲، در چهار دههی گذشته بهطور منظم بسیاری از کسانی را که مستحق «حذف فیزیکی» تشخیص داده به صورت مخفیانه به قتل رساندهاند.