در سالگرد جنبش «زن، زندگی، آزادی» مجموعه گفتوگوهای فهیمه خضرحیدری و حسین قاضیان دربارهی جامعه، سیاست و مباحث روز در ایران
چهرهی آدمها سرشار از خشم و اندوه بود. نیامده بودند که از موقعیت استفاده کنند تا شعار بدهند یا جمعیتی را هدایت کنند. همه در سکوت و خشمگینانه به بیمارستان و سرکوبگران چشم دوخته بودند.
بیش از صد روز از اعتراضات در ایران گذشته است. نسل دههی هشتاد، معروف به نسل z حضور پررنگی در این اعتراضات دارد؛ نسلی که پیش از این، بهرغم تفاوتهایش، از سوی جامعه و حکومت جدی گرفته نمیشد. در یک دههی گذشته بارها نشانههایی از متفاوتبودن این نسل بروز کرده است.
قضاوتها و رفتارهای ما در اجتماع را چگونه و با چه معیارهایی میتوان ارزیابی کرد؟ بیزاری و خشونتی که اغلب بین کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی میبینیم چه منشأ و عللی میتواند داشته باشد؟ آیا جامعهی ما دچار بحران اخلاق و اعتماد است؟ این پرسشها را با حسین قاضیان، جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی، در میان گذاشتهایم که یکی از تخصصهایش نظرسنجی در حوزهی سیاسی و فرهنگ اجتماعیست.
این درد چیست که من و ما را به تمام بازماندگان قتلهای دولتی در تمام جهان پیوند میدهد؟ خواه در رابطهای مستقیم با آنان باشیم یا نباشیم، اشتراک میان ما، جای زخمی است که در نتیجهی خشونتی دولتی در جان و دل ما ریشه دوانده است. مجموعهای است از تجربههای تلخ مشترک.
انضباط شخصی، بافرهنگ بودن و عقلانیت: این آموزههای رواقی ممکن است به ما اجازه دهند که در جهان آنگونه که هست راحتتر زندگی کنیم. اما سیاست همانقدر که دربارهی توافق است، دربارهی تضاد نیز هست و دستکم تا حدی متأثر از عصبانیتهای مردم است.