آخرین اثر گری فلسفهی گربهوار: گربهها و معنای زندگی (۲۰۲۰) نیز همان طرز فکر را بسط میدهد و میگوید ما انسانها که خودمان در اصل حیوانیم، میتوانیم با تأمل در باب زندگی گربهها، به نکاتی دربارهی زندگی خوب پی ببریم. گری مینویسد: «زندگی خوب زندگیای نیست که میتوانستید یا کاش میداشتید، بلکه همین زندگیای است که الان دارید... باید از گربهها آموخت چون دل گربهها برای زندگیهایی که نکردهاند هرگز تنگ نمیشود[!]» معنی این سخنِ گری آن است که دوستان گربهسان ما به آنچه که هست راضیاند، در حالی که ما انسانها سودایی از خوشبختی را در سر میپروریم تا از خودمان و آنچه هستیم، آزاد شویم.
چند روز پیش، به دوستی گفتم که مرکز ایالت تنسی ناکسویل است. او بیدرنگ با دستش اشاره کرد که نه نه نه، و گفت: «خیر، نشویل است.» پیداست که حرف من درست نبود. اما از آنجا که به درستیِ آنچه میگفتم عقیده داشتم، باری به هر حال راستگو بودم. هرچند اشتباه کردم اما دروغ نگفتم. این تمایز میان درستی و راستگویی مهم است اما بیم آن میرود که در بحث و جدلهای مربوط به سیاستِ «پساحقیقت» و «اخبار جعلی» گم شود.
چند روز پیش، به دوستی گفتم که مرکز ایالت تنسی ناکسویل است. او بیدرنگ با دستش اشاره کرد که نه نه نه، و گفت: «خیر، نشویل است.» پیداست که حرف من درست نبود. اما از آنجا که به درستیِ آنچه میگفتم عقیده داشتم، باری به هر حال راستگو بودم. هرچند اشتباه کردم اما دروغ نگفتم. این تمایز میان درستی و راستگویی مهم است اما بیم آن میرود که در بحث و جدلهای مربوط به سیاستِ «پساحقیقت» و «اخبار جعلی» گم شود.
ما ملودیهای مشهورِ سمفونیهای سوم، پنجم، ششم یا نهم یا کنسرتو پیانوها و سوناتها یا قطعات موسیقیِ مجلسی بتهوون را برای هزارمین بار در فیلمها، آگهیهای تجاری یا کنسرتها میشنویم. اما تیغ بُرندهی این موسیقی به علت مصرف بیش از حد کُند شده است. به عبارت دیگر، ماهیت به شدت سیاسی موسیقیِ بتهوون ــ ماهیت شورشی، انقلابی، عمیقاً دموکراتیک و آزادیخواهانهاش ــ را از یاد برده و از آن غافل شدهایم.
ما ملودیهای مشهورِ سمفونیهای سوم، پنجم، ششم یا نهم یا کنسرتو پیانوها و سوناتها یا قطعات موسیقیِ مجلسی بتهوون را برای هزارمین بار در فیلمها، آگهیهای تجاری یا کنسرتها میشنویم. اما تیغ بُرندهی این موسیقی به علت مصرف بیش از حد کُند شده است. به عبارت دیگر، ماهیت به شدت سیاسی موسیقیِ بتهوون ــ ماهیت شورشی، انقلابی، عمیقاً دموکراتیک و آزادیخواهانهاش ــ را از یاد برده و از آن غافل شدهایم.
رودربایستی را کنار بگذاریم و رک و صریح باشیم. نژادپرستی همچون یک ویروس زاده میشود، زندگی میکند و حتی ممکن است روزی بمیرد. واگیردار است و از فردی به فردی دیگر سرایت میکند. با وجود این، میتوان شرایط و اوضاع و احوالی را ایجاد کرد که در آن سرعتِ سرایت و قدرت تخریبیِ این ویروس افزایش یا کاهش یابد.