در فاصلهی سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱، در پی شکست احزاب سنتی در مدیریت بحران اقتصادی ترکیه، حمایت از رهبری قدرتمند بهعنوان جایگزینی برای دموکراسی لیبرالی افزایش یافت. اردوغان و حزب «عدالت و توسعه» در سال ۲۰۰۲ و پس از این بحران اقتصادی طولانی با وعدهی آزادسازیِ سیاسی و اقتصادی به قدرت رسیدند.
پوشکین در صف مقدم تابوها مینشست: شاعری نمایندهی روح روسی و شعری شالودهی هویت ملی. او چشم روسها بود. چه وقتی از پهنای سرزمین اسلاوها میگفت و مناظر و مردمِ آن را وصف میکرد و چه آنگاه که از بیگانگان و فراسوی سرحدات میسرود، شنونده چشم پوشکین را چشم خود میپنداشت.
کنزابورو اوئه، نویسندهی برجستهی ژاپنی و برندهی نوبل ادبیات، به تازگی در ۸۸ سالگی درگذشت. آثار داستانی و جستارهای او به طیف وسیعی از موضوعات، از نظامیگری و خلع سلاح هستهای تا معصومیت و آسیب روانی، میپردازد و او در برابر آنچه کاستیهای کشورش میپنداشت به مدافع صریحاللهجهی بیصدایان تبدیل شد.
از الکساندر دوگین با عنوان «راسپوتین ولادیمیر پوتین» و «معمار فاشیسم روسی» یاد کردهاند. دوگین در آثارش از مفهومی به نام اوراسیاگرایی دفاع میکند. در این مقاله خواهیم دید که این مفهوم آمیزهای است از ژئوپلیتیک، محافظهکاری انقلابیِ برخی از نویسندگان طرفدار نازیسم، سنتگرایی و ملیگرایی افراطی روسی، که دوگین گاهی میکوشد آنها را بر اساس مبانی پسامدرنیسم توجیه کند.
سید جواد طباطبایی (۱۳۲۴-۱۴۰۱) را شاید بتوان اثرگذارترین و مناقشهبرانگیزترین نظریهپرداز «ناسیونالیسم نوین» ایرانی خواند؛ اندیشمندی که میتوان با آراء او موافق یا مخالف بود، اما در بحث از فلسفهی سیاسی و تاریخ اندیشهی ایرانی نمیتوان دیدگاههایش را نادیده گرفت.
پرسش این است: آیا تاریخ را باید در مدارس بهشیوهای تدریس کرد که در آن قهرمانان ملی بر تارک تاریخ بدرخشند و همچون پهلوانانی ترسیم شوند که لکهی تاریکی ندارند؟ یا اینکه باید تاریخ را بهشیوهای بیطرفانه و فارغ از قهرمانپروری شخصیتها آموزش داد؟