«تاب آوردن اوین»، نمایشگاهی که انوشه آشوری حدود دو سال پس از آزادی، با حمایت سازمان عفو بینالملل در لندن ترتیب داده است، دریچهای هر چند کوچک به درک آن چیزی باز میکند که او و افرادی در وضعیت مشابه وی از سرگذراندهاند.
باید موضع بگیریم. خنثیبودن به سرکوبگر کمک میکند نه قربانی... هرجا مردان و زنانی بهخاطر نژاد، مذهب یا دیدگاههای سیاسیشان مورد اذیتوآزار قرار میگیرند، همانجا ــ در همان لحظه ــ باید کانون جهان شود... مادامی که حتی یک معترض در زندان است، آزادیِ ما حقیقی نیست.
کسی در اردوگاه کار اجباری ویلون مینوازد. پناهجویی کتاب شعر با خود دارد. وقتی ما را به بقا و فردای خود اطمینانی نیست هنر به یاری ما برمیخیزد.
کسی در اردوگاه کار اجباری ویلون مینوازد. پناهجویی کتاب شعر با خود دارد. وقتی ما را به بقا و فردای خود اطمینانی نیست هنر به یاری ما برمیخیزد.
ترزیناشتات خانهای برای یهودیان بود، که نازیها به آنها «اهدا کرده بودند»، روشی از سوی نازیها تا بتوانند عموم جهانیان را در مورد نسلکشی و کشتار یهودیان بفریبند. ترزیناشتات نوعی توهم بود: کبکبه و دبدبهی شهری بافرهنگ، علتِ وجودی آن را که بیرحمی و کشتار بود پنهان میکرد.
انسان موجودی داستانگو است: روایتها را سر هم میکنیم تا جهانمان را بنا سازیم. فرقی هم نمیکند که روی دیوارهی غارهای لاسکو باشد یا صفحهی طلایی ذخیرهشده در فضاپیمای وویِجر؛ انسان تمایل دارد که خود و آنچه را که برایش ارزشمند است از طریق کلمات، کنشها و حتی سکوت با دیگران در میان گذارد.