روانپزشکی بدون درک فرهنگی و تاریخی از بستر خود نه تنها قادر به تشخیص علل مشکلات روانی نیست، بلکه میتوانند مسکوتکنندهی علل سیاسی و اجتماعی رنج بیماران باشد. آیا واقعا میشود افسردگی را بدون درک مسائلی چون فقر، استبداد، نژادپرستی یا زنستیزی مداوا کرد؟
«من به هیچ چیزی اعتماد ندارم.» این جمله را یک مردِ قزاق در مارس ۲۰۲۲ در هنگام بحث دربارهی اخبار و تصاویرِ مربوط به حملهی روسیه به اوکراین به دخترخالهاش میلا سانینا، روزنامهنگارِ مقیم آمریکا، گفت.
فردریش نیچه، فیلسوف آلمانی، با کنایه میگوید: «بشر برای خوشبختی تلاش نمیکند، فقط انگلیسیها چنین میکنند». او فایدهگرایانی مثل جرمی بنتام و جان استوارت میل را که هدفِ اخلاقیات را دستیابی به بیشترین خوشبختی برای همگان میدانند، نکوهش میکند.
از نوستراداموس تا پل، اختاپوسِ «دارای علم غیب» که بنا به ادعاها نتایج بازیهای جام جهانیِ فوتبال را پیشبینی میکرد، فراوان بودهاند کسانی که میگویند خودشان ــ یا حیواناتشان ــ میتوانند آینده را پیشبینی کنند.
آیا تابهحال آرزو کردهاید که ایکاش میشد آدم منظمتر یا اجتماعیترى باشم؟ یا خلاقتر و مبتکرتر؟ یا شاید شما آدمی نگران هستید و دوست داشتید که کمی بیخیالتر بودید؟ اگر اینطور است، بدانید که تنها شما نیستید که اینگونه مىاندیشید.
شواهد فزاینده در حوزههای روانشناسی و عصبپژوهی حاکی از آن است که اَعمال محبتآمیز سلامت ذهنی را تقویت میکند، تندرستیِ جسمانی را بهبود میبخشد و حتی طول عمر را افزایش میدهد. محبت نه تنها برای طرف مقابل بلکه برای خود فردِ مهربان هم مفید است.