تب‌های اولیه

از مصادره، تا آدم‌ربایی و قتل؛ سرنوشت بیمارستان میثاقیه و برخی از کارکنانش

سپهر عاطفی

بیمارستان میثاقیه در سال ۱۳۳۰ توسط عبدالمیثاق میثاقیه تأسیس و به همت جامعه‌ی بهائیان ایران اداره می‌شد. این بیمارستان که در آن مسلمانان، بهائیان و دیگر اقلیت‌های مذهبی در کنار هم کار و فعالیت می‌کردند، از مجهزترین بیمارستان‌های زمان خود بود. پس از انقلاب، بیمارستان میثاقیه مصادره شد، به «مصطفی خمینی» تغییر نام داد و همه‌ی کارکنان بهائی آن اخراج شدند.

مودودی و نوزایی اسلام سیاسی

فاطمه مسجدی و بابک مینا در گفتگو با عمر فاروق

سید ابوالاعلی مودودی یکی از نخستین ایدئولوژی‌پردازان اسلام سیاسی بود که تأثیری گسترده بر مبلغان اسلام‌گرای بعد از خود گذاشت. در مصاحبه با عمر فاروق، روزنامهنگار شناخته شدهی پاکستانی، که بر روی گروه‌های اسلام‌گرا کار می‌کند، نگاهی می‌کنیم به جنبه‌هایی از حیات سیاسی و فکری مودودی.

شیدایی میان ماندن و بازگشتن

منصوره شجاعی

تهران، شهرِ هفتم از هفت شهر کتاب «سودای نسرین» است. آن‌جا که مسافران سرگردان طریقِ عشق و صبر و هجر از جایجای عالمِ سیر در سایهی سودای نسرین به یکدیگر وصل میشوند. هریک از هفت فصل (بخوان هفت شهر) کتاب، به شرح احوال یکی از شخصیتهای داستان می‌پردازد تا عاقبت راز سر به مهر تمام شخصیتهای این داستان بلند در تهران سمر میشود.

ایران برای من گذشته‌ای است که همواره در حال، جریان دارد

مینا خانی

ایران برای من بعد از حدود ۱۶ سال مهاجرت و تبعید گذشته‌ای است که همواره در حال، جریان دارد. گذشته‌ای که دیگر دسترسی مستقیم به آن ندارم. ایران مطلوب من، ایرانی است که همه‌ی ایرانیان و همه‌ی کسانی که آینده و زندگی خود را در آن می‌یابند و جستجو می‌کنند، حتی اگر «ایرانی» نباشند، به آن دسترسی داشته باشند. 

امیدمان به آزادی بود و ترس‌مان، از دست دادن همان آزادی

میم، از فعالان سیاسی چپ در دوران انقلاب

در واقع خیلی از امیدهای ما توهم بودند. عمده‎‎ترین توهم هم در رابطه با شناخت‌مان از جامعه بود. آن روزها، من یک جوان ۱۷-۱۸ ساله بودم، اما حتی کسانی که بیشتر از ما تجربه داشتند هم شوکه شدند، چرا که شناخت ما از جامعه شناخت درستی نبود و احساسات و تفکرات مذهبی مردم را نمی‌شناختیم.

از اردوگاه آشویتس تا دانشگاه تهران محصول کاریزماست

در گفتگو با مانی تهرانی

ترکیب مثبت تاریخی و دگرگون کننده‌ای که می‌تواند در ایران شکل بگیرد، متشکل از یک جامعه‌ی مدنی مسئولیت‌پذیر است که کار تدوین محتوای کلام را انجام دهد، و یک رهبری ملی و معنوی کاریزماتیک که به نهادینه کردن هرچه سریع‌تر آن محتوا در میان مردم به‌مانندِ یک کاتالیست کمک کند.

تورج اتابکی: گمان نمی‌کردیم انقلاب، تاراج‌گر و ویران‌گر باشد

تورج اتابکی، تاریخ‌نگار اجتماعی

در رفتار این جماعت انقلابی، گونه‌ای از رفتار جمعی می‌دیدم که غیر قابل‌ پیش‌بینی بود، و به فراخوانی و فرمانی از این سو به آن سو می‌رفت. نه طرحی برای کنش‌گری روزمره و نه پرسشی برای چشم‌انداز دورتر. همه شور بود و شور و ای دریغ از جُو شعور.

شکلی که انقلاب در کردستان داشت

رسول بابکری

می‌گفت تو نمی‌دانی ۵۸ کردستان چه شکلی بود. همه جا بهار آزادی، اینجا جهنمِ مجسم. جهنم مجسم هم اگر نبود، اعدام صدیق در همان روزهای اولِ حضور ارتش در مرداد، آن روزها را برای او دست کم به جهنم تبدیل کرده بود. برگشته بود از دانشگاه تا هوای خانواده را داشته باشد و دوستانش را.