چه چیزی باعث شد جوانانی که میتوانستند شاگرد مدرسه، عاشق، همسایه یا کارگر کارخانه باشند، در جامهی اعضای گارد سرخ عاملان اصلی پیشبرد انقلاب فرهنگی چین شوند و مشتاقانه به ستیزی فرقهای روی بیاورند که به قیمت جانشان تمام شود؟
رنامههای دولت پوتین برای جوانان از نظر ایدئولوژیک بر ملیگرایی و ضدیت با غرب متمرکز است اما جوانانی که در این برنامهها شرکت میکنند به تبلیغات بیاعتنا هستند و بیشتر به دنبال مهارتآموزی و اشتغال میگردند.
قالببندی قیامهای جهانی اخیر در چارچوب شورشهایی به رهبری جوانان تبیین اساساً نادرستی است که نقش محوری طیف گستردهای از بزرگسالان و سازمانهای تحت رهبری بزرگسالان را نادیده میگیرد، و اعتراضاتی را که به طیف گستردهای از سنین مختلف مربوط است، به جوانان تقلیل میدهد. درصد جمعیت جوان در جنبشهای اخیر بین ۲۵ تا ۳۷ درصد بوده است.
فعالان دانشجویی سابق متوجه شدند که چه شکافی میان هیجانات و امیدهای انقلاب دموکراتیک و واقعیتهای آشفته و دردناک مربوط به تأسیس دولت و جامعهی دموکراتیک وجود دارد. دولت دیگر مانع اصلاحات دموکراتیک نبود، اما پیشروان سابق انقلاب حالا میدیدند که اصلاحات در قیاس با براندختن دیکتاتور کاری بس ملالانگیزست.
جوانان فقیر ایرانی چه نسبتی با حکومت جمهوری اسلامی داشتهاند؟ آیا چنانکه برخی نظریهپردازیهای عمومی میگویند باید آنها را به دلیل محرومیتشان نیرویی مخالف و مقاوم در برابر سیاستهای حکومت دانست؟ یا چنانکه برخی مورخان نشان میدهند، جوانان فقیر ستون فقرات حامیان جمهوری اسلامی را تشکیل میدهند؟
جوانان مسلمان از یک سو در معرض سوءتفاهمهای فراگیر و بازنماییهای ناخواسته هستند و از دیگر سو، در تلاش برای یافتن موقعیتهای شایسته برای زیستن. از یک سو در غرب آنها را تروریستهای بالقوه میبینند و از سوی دیگر، حاکمان اقتدارگرای کشورهایشان آنها را «آیندهسازان» میخوانند در حالی که برای اکثریت آنها هیچ روزنهای برای داشتن زندگیای دلخواه و سازنده باقی نمیگذارند.