تب‌های اولیه

تسلّی از دیدِ ایمانوئل کانت

مهدی خلجی

اما چگونه می‌توانیم به‌نحو مناسبی باعث تسلیِ افراد داغ‌دیده و رنج‌دیده شویم؟ آیا به‌راستی می‌توانیم خودمان را «شریکِ» درد و غصه‌ی فرد داغ‌دیده کنیم؟ در غیر این صورت، چگونه می‌توانیم در عین عدم‌بی‌اعتنایی، مایه‌ی آرامش فرد داغ‌دیده شویم؟ نظر فیلسوفان دراین‌باره چیست؟

فلسفه در صلح جاودان

مهدی خلجی

صلح، با آنکه یکی از کهن‌ترین آرمان‌های بشری است، هرگز تا پیش از کانت به مفهومی کلیدی در فلسفه بدل نشده بود؛ سهل است، این موضوع هنوز هم در فلسفه بحثی حاشیه‌ای به شمار می‌رود. در عوض، ستایش از جنگ در آثار برخی فیلسوفان مانند هگل به چشم می‌خورد. کانت اولین فیلسوفی در تاریخ است که واژه‌ی «صلح» را در عنوان یکی از آثارش به کار می‌بَرَد، یعنی در به سوی صلح جاودان: طرحی فلسفی (۱۷۹۵)

کانت و مخاطب عمومی

مهدی خلجی

هیچ کتابی به اندازه‌ی نقد عقل محض، نوشته‌ی ایمانوئل کانت، تأثیری ژرف و ماندگار بر اندیشه‌ی فلسفی مدرن ننهاده است. شوپنهاور این کتاب را «مهم‌ترین اثری که تاکنون در اروپا نوشته شده» توصیف کرده است. نوشتار پیش رو، به نخستین صفحه‌ی کتاب، خشت اول این ساختمان فلسفی، نظر می‌افکند، تا مگر رمزی از هزاران راز آن بگشاید.

کانت: فیلسوف انقلاب و انقلاب فلسفی

مهدی خلجی

در آثار فیلسوف بزرگ قرن هجدهم آلمان، انگیزه‌های انقلابیون فرانسه ستایش می‌شود، بدون آن‌که بر عمل انقلابی و کنش براندازی مهر تأیید بزند. کانت به صراحت مردم را، حتی تحت ظلم حکومت خودکامه،‌ فاقد حق انقلاب می‌دانست، و در عین حال، آزادی و عدالت را از اصول اولیه‌ی نظام اخلاقی و سیاسی وامی‌نمود. چاره‌ی رفع چنین تعارض‌هایی چیست؟

نفرت: شر پیش پاافتاده

مهدی خلجی

چرا جهان بدون بدی نیست؟ خاستگاه شر کجاست؟ چه چیزی آدم‌ها را به ارتکاب شر برمی‌انگیزد؟ آیا میان شرور تفاوتی است؟ یعنی آیا بدی‌ها همه از یک جنس‌اند یا ماهیت‌های مختلفی دارند؟ «شرّ» اُمّ‌المسائل تفکر غربی است. الهیات مسیحی بر محور مسئله‌ی شر می‌گردد.

علم و دین

تام مک‌لیش

جوامع مذهبی به چه طریقی می‌توانند به حمایت از علم، به‌ویژه در ظل یک نظم سیاسی «پساحقیقت»، برخیزند؟ بازاندیشی علم و دین چه معانی ضمنی و چه چاره‌ای برای بحث نگران‌کننده‌ی آموزش علم در دو سوی اقیانوس اطلس، و برای بحث‌های بین‌المللی نوپدید درباره‌ی «سواد علمی»، می‌تواند ارائه دهد؟

دیالکتیک روشنگری

کوامی آنتونی آپیا

«روشنگری» تا چه اندازه روشن‌شده بود؟ اگر تلاش برای برکشیدن عقلانیت نتیجه‌ی عکس بدهد چه؟ اگر مقدر باشد که روشنی تیرگی پدید آورد، و روشنگری ضد-روشنگری به بار آورد چه؟ این تز کتاب جدید جاستین ای. اچ. اسمیت با عنوان عقل‌ستیزی: تاریخ سویه‌ی تاریک خرد است. کم نیستند منتقدانی که روشنگری را عمیقاً شب‌زده دیده‌اند. به دید برخی، عصر «روشنگری» بسترساز نژادپرستی و امپریالیسم مدرن بوده. اما چرا؟

در زیر سنگفرش، ساحل آرمیده است: تأملاتی در باب میراث مکتب فرانکفورت

سیلا بن‌حبیب

نظریه‌ی انتقادی مکتب فرانکفورت آمیزه‌ای از تأملات فلسفی و پژوهش‌های اجتماعی علمی بود که در واکنش به مصائب اروپا در قرن اخیر سر برآورده بود: عدم‌مقاومت طبقات کارگر اروپا در برابر شیوع فاشیسم؛ نابخردی بورژوازی و سرمایه‌داران عمده که خود را با این تصور فریب دادند که می‌توانند از نازیسم در راستای منافع‌شان سود ببرند؛ سکوت و همکاری طبقات متنفذ؛ هولوکاست یهودیان اروپا.