کسی در اردوگاه کار اجباری ویلون مینوازد. پناهجویی کتاب شعر با خود دارد. وقتی ما را به بقا و فردای خود اطمینانی نیست هنر به یاری ما برمیخیزد.
هرچند تجربهی درک زیبایی امری عمومی است اما اکثر مردم موافقاند که بعضی از افراد از حس زیباییشناسی بیشتری برخوردارند. اما این امر به چه معنی است؟
هانا آرنت در سال ۱۹۶۸ میلادی رشته جستارهایی را زیر عنوان انسانها در عصر ظلمت به چاپ رساند. هر یک از این جستارها دربارهی یک فرد، کارنامهی فکری-سیاسی، فلسفه یا هنر اوست؛ نوعی چهرهنگاری خاصِ آرنتوار، این اشخاص جمعی به اعترافِ خودِ آرنت سخت ناهمگوناند و تنها یک چیز نشستن آنها را در کنار هم موجه مینماید: «دورانی که آنها زندگی خود را در آن سپری کردهاند»
در چند سال گذشته به این تصور دامن زده شده است که، برخلاف عقیدهی رایج، هیتلر در سال 1945 نمُرد بلکه تا مدتها پس از آن به زندگی ادامه داد و در کهنسالی در آرامش از دنیا رفت. چرا بهرغم وجود شواهد و مدارک مسلّم و بیچونوچرا دربارهی مرگ هیتلر، به نظر میرسد که این همه آدم عقیده دارند که او زنده مانده است؟ این پرسش تنها یک پاسخ ندارد.
واکسن کووید ما را با چالشهای اخلاقی گوناگونی روبرو کرده است. برخی معتقدند که توزیع واکسن بر اساس میزان ثروت و توانایی خرید کشورها غیراخلاقی است و نتیجهی عکس میدهد. برخی دیگر اما باور دارند که کاملاً منطقی است که هر کشوری سلامت شهروندان خود، به خصوص افراد آسیبپذیر، را در اولویت قرار دهد. دستهی دیگری نگراناند که مبادا واکسن خطری داشته باشد. پرسش مهم دیگر این است که با افرادی که مایل به دریافت واکسن نیستند چه طور باید رفتار کرد؟
این گفتگو به دو علت انجام شد. اول، انتشار کتاب چشماندازهای جهانی در موضوع جنسیت و آموزش عالی به قلم سه تن از استادان جامعهشناسی از ایران، فرانسه و هندوستان. یکی از این سه تن دکتر سعید پیوندی است که بخش مهمی از این کتاب به یافتههای پژوهشهای او در ایران اختصاص دارد. علت دوم، انتشار شمارهی دهم مجلهی «آزادی اندیشه» با موضوع «علم، قدرت و جنسیت» که سعید پیوندی و نیره توحیدی مشاوران علمی این شماره بودند.