فرشته (با بازی صدف عسگری) مادر جوانی است که با نوزاد چند ماههی خود در آپارتمانی در تهران زندگی میکند. او باید فرزندش را از پدر و مادرش که در دیداری سرزده تا چند ساعت دیگر به تهران میرسند، پنهان کند. جستوجوی فرشته و دوستش عاطفه (با بازی غزل شجاعی) برای یافتن محلی امن که تا فردا از نوزادش مراقبت کند، روایتگر تبعیض چندلایه علیه زنان، سوءاستفاده، سرکوب و همدلی است، روایت پرالتهابی که تماشاگر را جذب میکند.
حبیب القانیان در سال ۱۳۳۹ احداث این بنا را شروع کرد و آن را پلاسکو نامید چون خودش اولین و بزرگترین تولیدکنندهی انواع پلاستیک و ملامین در ایران بود. این بنا برای مدتی بلندترین ساختمان تهران بود و در پایتخت دومیلیونی از هر گوشهای دیده میشد؛ ساختمانی هفده طبقهای با اسکلت فلزی که ۵۶۰ واحد تجاری داشت و زیربنایش ۲۹ هزار متر مربع بود.
علاقهی توکویل به نهادهای آمریکایی بازتاب چیزی بیش از کنجکاوی بود: در موطن او، فرانسه، انقلابی که با آرمانهای والای مشابهی دربارهی برابری و دموکراسی آغاز شده بود پایان تلخی داشت. در موجی از خشونت که پس از رویدادهای سرنوشتساز سال 1789 به راه افتاد، چیزی نمانده بود که والدین توکویل با گیوتین اعدام شوند. برعکس، دموکراسیِ آمریکایی کارآمد بود ــ و توکویل میخواست علتش را بفهمد.
لاسکو نمونهای از یک پدیدهی جهانی موسوم به «غارهای تزئینی» است. نمونهی این غارها در همهی قارهها بجز قطب جنوب کشف شدهاند و تنها در اروپا به لطف رشته کوههای پیرنه ۳۵۰ غار این چنینی کشف شده است. جدیدترین غارهای تزئینی در بورنئو (۲۰۱۸) و منطقهی بالکان (آوریل ۲۰۱۹) کشف شدهاند. هرچند این غارها از هم فاصله دارند عجیب است که تزئینات داخلی مشابهی دارند: رد دست یا گرتهبردای از دست انسان، طرحهای انتزاعی با استفاده از نقطه و خطوط هاشور خورده و حیوانات عظیمالجثهی گوشتخوار یا گیاهخوار که اکثراً منقرض شدهاند.
فرهنگها و دینها را عمری است، بهار و تابستان و پاییز و زمستانی است، فرازوفرودی است، و زندگی و مرگی. در بهار کسی از بنیادِ دینها نمیپرسد چون بنیاد در جای خود است و بر کار و خودبهخود اثرگذار. این پرسش، پرسشِ خزان و زمستان است و همین که میپرسیم، پیشاپیش خبر از غیابِ آغاز و باغ بهاران دادهایم.
پوتین سالهاست که با ابراز شک و تردید نسبت به مشروعیت جمهوریهای شوروی سابق ادعا میکند که لنین با اعطای استقلال به این جمهوریها در نخستین سالهای تشکیل اتحاد جماهیر شوروی، نوعی «بمب ساعتی» را ایجاد کرد. به نظر میرسد که پوتین میخواهد به گذشته بازگردد، اما نه به دوران اوج کمونیسم شوروی بلکه به دوران امپراتوری روسیه.