شرکتهای تبلیغاتی شروع کردهاند به خواب و رؤیای ما هجومآوردن تا بتوانند محصولات خود را در خوابهای ما بگنجانند. این نه استعاره است و نه داستان علمیتخیلی، بلکه واقعیت است.
خوجه در سال ۱۹۰۸ در یکی از کوچهپسکوچههای شهر کوچک جیروکاسترا، با نام عجیب «کوچهی مردان دیوانه» به دنیا آمد. کمی آن طرفتر و چند سال بعدتر، در همان کوچه، در ۱۹۳۶ اسماعیل کاداره، نویسندهی نامدار آلبانیایی، چشم به جهان گشود. تقدیر آن بود که طالع نحس و کوکب اقبال آلبانی، هر دو از یک کوچه، آنهم کوچهی مجانین، پدیدار شوند.
ناکارآمدیِ نهادهای دولتیای همچون «ستاد مبارزه با موادمخدر» که در سال ۱۳۷۶ تأسیس شد، بر کسی پوشیده نیست. روند فزایندهی اعتیاد در کشور، بدترشدن شرایط زندگیِ مصرفکنندگان و کاهش سن اعتیاد، از جمله شاخصهایی است که ناکارآمدیِ فعالیتهای دولتی را نشان میدهد.
این روزها تلویزیون روسیه مصاحبهای با سرگئی بودروف، بازیگری پرطرفدار در روسیه، را بهطور مکرر نشان میدهد. او میگوید: «در زمان جنگ، نمیتوان از خودیها بد گفت. حتی اگر مقصر باشند. حتی اگر کشورتان در زمان جنگ خطا کند، نباید از آن بدگویی کنید.» و این همان کاری است که مردم انجام میدهند، زیرا مایلاند که از «خودیها» حمایت کنند حتی اگر آنها به اوکراینیها شلیک کنند.
محسن آزمایش برخلاف همعصران و رقبایش، مانند برخوردار و برادران ارجمند در شرکت ارج که بهصورت خانوادگی یا با سرمایهی نسلی و آموزشهای دانشگاهی کارشان را شروع کرده بودند، یکهوتنها، بدون داشتن تحصیلات عالی، کارش را شروع کرد و با هوش و پشتکار شخصی توانست آزمایش را به یک برند ملیِ لوازمخانگی تبدیل کند.
از چهارده زنِ ۲۶ تا ۷۸سالهای که با آنها مصاحبه کردم، دو نفرشان چادری هستند؛ یک نفر دیگر قبلاً چادر به سر میکرده است و حالا با حفظ اعتقاد به حجاب، فقط روسری به سر میکند؛ شش نفر از آنها قبلاً چادری بودهاند اما اکنون حجاب ندارند؛ یک نفر از این پنج نفر هنوز در برخی جمعهای خانوادگی روسری به سر میکند؛ پنج نفر دیگر نیز که از خانوادههای سکولار آمدهاند، چالشهایشان با حجاب از زمان ورود به جامعه شروع شده است. یکی از این پنج نفر در دورهی کوتاهی حجاب بر سر میکرد.