عبدالرحیم جعفری بزرگترین انتشاراتی ایران و خاورمیانه را در سه دهه ایجاد کرد. بیش از ۲۸۰۰ عنوان کتاب منتشر کرد و ۱۵ فروشگاه داشت و حدود ۳۰۰ نفر نیز بهطور مستقیم برایش کار میکردند. بیشتر از سه دهه نیز تلاش کرد تا امیرکبیر را دوباره به دست بیاورد اما نتوانست.
قمرالملوک وزیری، از تأثیرگذارانِ موسیقی ایرانی در قرن گذشته، ویژگیهایی در زندگیاش داشت که هرکدام به نوعِ خود منحصربهفرد است: او از محبوبترین خوانندگان دوران خود بود، نخستین زنی بود که بدون حجاب روی صحنه حاضر شد، انسان سخاوتمندی بود و همواره به امور نیازمندان میپرداخت. اما در زندگیاش با چالشهایی از جمله اعتیاد نیز همراه بود.
اعجوبه! آنقدر زندگی جالبی دارد که آدم میماند از کجا شروع کند: از تأسیس انتشارات فرانکلین که معروفترین کار اوست؛ از دایرهالمعارف فارسی که حاصل فکر و ابتکار او بود و واقعاً بعضی در نوسازی ایران سهم قابلملاحظهای دارند. سهم همایون صنعتیزاده در نوسازی ایران فراموشنشدنی است.
ولیالله درودیان در کتاب دهخدا؛ مرغ سحر در شب تار او را یکی از نمایندگان فرهنگ معاصر وطن میخواند و مینویسد: «او شاعری توانا، طنزنویسی انساندوست، روزنامهنگاری متعهد و آگاه، پژوهندهای ژرفاندیش، محققی سختکوش و فروتن و آزادهمردی صادق و صمیمی بود.»
شبها که به بستر میروم، همانطور که عاشق به معشوقش فکر میکند، من هم به لغت فکر میکنم. برای من دنیای لغات، دنیای رنگین و پرجذبهای است که هیچوقت از فرورفتن در آن خسته و کسل نمیشوم زیرا کار فرهنگنویسی هرگز برای من خستهکننده نبوده و نیست و نخواهد بود؛ حتی شبها هنگام خواب هم در رؤیای لغت به سر میبرم.
توران میرهادی معلمی پیشرو بود که زندگیاش را وقف آموزش کودکان ایران کرد. مدرسهی فرهاد را ساخت که هیچکس نتوانست شبیه آن را بنا کند. شورای کتاب کودک را پایه گذاشت. وقتی طرح تألیف فرهنگنامهی کودکان و نوجوانان را شروع کرد، همان علاقهمندان شورای کتاب و کودک و گروهی دیگر همراهش شدند.