بحرانی در اعتماد مردم به علم پدید آمده است. بسیاری – از جمله سیاستمداران و حتی رئیسجمهورها – شک و تردید خود را نسبت به اعتبارِ یافتههای علمی در ملأ عام ابراز و اظهار میدارند. در این میان، نهادها و نشریههای علمی دغدغه و نگرانی خود را دربارهی بیاعتمادی فزایندهی عامهی مردم به علم نشان میدهند.
از زمان پیدایش دموکراسی در آمریکا، به مردم وعده داده شده است که با ایجاد فرصتهایی برای رقابت ایدهها در شرایطی منصفانه و آزاد، از حقیقت و حقانیت حفاظت خواهد شد. شهروندان آمریکایی مدتها است که به این «بازار ایدهها» دل بستهاند. با این حال، سال گذشته تردیدهایی در این زمینه به وجود آمد که چنین بازاری نمیتواند پیوندهای صادقانهای در عصر دوقطبی ما برقرار کند.
مادهی بیجان به خودی خود هدفی را دنبال نمیکند، در حالی که زندگی پیوسته در تکاپو است. این ویژگی «زندگی» را به موضوعی پیچیده برای علوم فیزیک و شیمی تبدیل میکند. آیا موجود زنده، به عنوان موضوع تحقیق زیستشناسی، میتواند تابع قوانین طبیعی در علوم فیزیک و شیمی باشد؟
اگر اصلاً یک انسان جاودانه به نظر آمده باشد، آن انسان حتماً استیون هاوکینگ بوده است. در سال ۱۹۶۳، هاوکینگ ۲۱ ساله بود که تشخیص داده شد به بیماریِ تصلب اعصاب حرکتی (یعنی بیماریِ زوالِ اعصاب) مبتلا است، و به او گفته شد که سه سال زنده خواهد ماند؛ اما مرگ او ۱۴ مارس امسال، در هفتاد و شش سالگی، اتفاق افتاد.
با وجود پیشرفتهای چشمگیر در عرصهی علم، محیطهای کاری شرکتها و سازمانهای فعال در عرصهی فناوری پیشرفته هنوز با مشکلات بسیاری، به ویژه در زمینهی تبعیضهای جنسیتی و نژادی، مواجهاند. بیشتر بها دادن به علوم اجتماعی و بهرهگیری از نظریههای مطرح در این عرصه میتواند راه حلهایی برای برطرف کردن این مشکلات فراهم کند.
در بخش عمدهی دوران مدرن، آسانترین راه برای جلوگیری از گسترش هر اندیشهای ممانعت از انتشار عملیِ آن بوده است. بستن روزنامهها، زیر فشار قرار دادن مدیران خبرگزاریها، به کار گماردن مأمور سانسور در انتشاراتیها. یا این که، اگر کار به زور کشید، تفنگ پر را میگذاشتند روی شقیقهی گویندگان.