شهروندان خوب نباید بترسند اولین اثر ماریا روا، نویسندهی جوان اوکراینی است که با ترجمهی مژده دقیقی به تازگی توسط انتشارات نیلوفر وارد بازار نشر ایران شده است. کتاب شامل نه داستان کوتاه اما به هم پیوسته است که بریدههایی از زندگی ساکنان ساختمان انکارشدهی شمارهی ۱۹۳۳ خیابان ایوانسک را در دو زمانِ پیش از فروپاشی جماهیر شوروی و پس از فروپاشی توصیف میکند.
عجیب نیست که کووید-19مردم را عصبانی کرده است: زندگی آنها به طرز غیرقابلتصوری مختل شده است. بسیاری از مردم یا اعضای خانوادهی خود را از دست دادهاند و یا چند ماه گرفتار این بیماری شدهاند. به علت اِعمال محدودیتهای لازم برای تداوم خدمات بهداشتی، کسبوکارهای کوچک آسیب دیده، مراکز خدمات شهری بسته شده و مردم ماهها از دیدار بستگان خود محروم شدهاند. آزادیهای اساسیای که بدیهی میپنداشتیم از ما سلب شده تا از شیوع ویروس جلوگیری شود. این پرسش که این ویروس از کجا آمده و چه کسانی مسئول این همه آسیب و زیان هستند، بهشدت اهمیت یافته است.
در کتاب چندفرهنگگرایی در ترکیه؛ کردها و دولت، دوروکان ایمری کوزو، استادیار «مرکز اعتماد، صلح و روابط اجتماعی» در دانشگاه کاونتری در بریتانیا، استدلال میکند که نظریههای جریان غالب در چندفرهنگگرایی قادر به توضیح کاملِ وضعیت کردها در ترکیه نیستند. او میکوشد نظریهای جایگزین و بینابینی برای توضیح وضعیت غیرترکها در ترکیه ارائه دهد.
در این مقاله، با تأمل و بازخوانی فقراتی از کتاب مجاهدان مشروطه، نوشتهی سهراب یزدانی (تهران: نشر نی، ۱۳۸۸) استدلال خواهم کرد که انقلاب مشروطه یا مشروطیت ویژگی بسیار مهمی داشت که در مطالعات مشروطه و ایرانشناسی معمولاً کمتر به آن توجه میشود؛ اینکه انقلابی متعلق به اواخر دوران امپراتوریها و پیش از تشکیل دولت-ملتها در ایران و عثمانی و قفقاز بود، و همین ویژگی آن را واجد نوعی چندفرهنگگرایی و انعطافپذیری میکرد که در دهههای بعد به تدریج تضعیف یا محو شد.
ما با جایی که در آن زاده شدیم تعریف نمیشویم، بلکه با راهی که در زندگی برمیگزینیم و میرویم تعریف میشویم. آیا انسان افغانستانی پیش از هرچیز یک انسان بیجا نیست که برای دور شدن از خشونت یا جستن موقعیتهای بهتر اقتصادی خانه را ترک میگوید، انسانی که ائتلافهای سیاسیاش برای آن است که پناهی بیابد؟
کتاب «کوچ در پی کار و نان»، به قلم محمد مالجو پژوهشی است که در درجهی نخست به مواجههی تاریخی دولتهای پس از مشروطه با مسئلهی مستمندان میپردازد، و در عین حال پژوهشی است دربارهی حضور و پراکندگی مهاجران آذربایجانی در نقاط مختلف ایران. موضوعی که بهرغم اهمیت اجتماعی، اقتصادی و چه بسا سیاسیاش، مهجور مانده و مطالعه نشده است. این کتاب عمدتاً به ریشههای این پدیده پرداخته اما میتوان امیدوار بود که راه را برای پژوهش در گوشهها و دورههای دیگر باز کند.