تقی مدرسی با نوشتن داستانی بر پایهی روایتهای توراتی و پیرامون رودررویی خدا و شیطان و عشق و خداترسی به درونمایهی تنهایی و جداماندگی از جمع میپردازد. او که با ترجمهی فارسیِ کتاب مقدس انس و الفتی دارد، زبان داستانش را هم با تأثیر از نثر این کتاب برمیسازد تا رنگ و بوی دیرینگی زمینه و بُنمایهی فلسفی آشکار باشد.
اگر خوانندهای چندان هم اهل سرگذشتخوانی نباشد، نگاهی گذرا به فهرست مطالب کتاب حدیث نفسِ حسن کامشاد میتواند میل به خواندن را در او بیدار کند. چرایش هم در این است که نویسنده در زندگی خود با آدمهای اسم-و-رسمدارِ زیادی سر-و-کار داشته و بنابراین برخی از خاطرههای خودش از برخی از آنها را در کتاب گنجانده.
از میان نویسندگان بزرگ، یکی هم صادق هدایت است. هدایت همچنان و هنوز دُر یگانهی دریای ادب فارسی در این روزگار مدرن است. بخشی از این یکتایی به پیشکسوتی او در پیریزی بنای داستان مدرن فارسی برمیگردد؛ بخشی به ارزش کارهای ادبی و تجربههای نوشتاری جوراجورش؛ بخشی به اهمیت دورهی تاریخی زمانهاش؛ و بخشی که شاید بیشترین و بزرگترین است، به شخصیت تأثیرگذار و روش و منشِ «خلافآمدِ عادت» او.
ایل ترک یا ترک-زبان قشقایی، اگر بنا به یکی از ترانههای ایلی از تبریز آمد یا اگر از هر کجای دیگر، به جایی رسید که فارس را وطن بداند و به گفتهی محمد بهمنبیگی، نویسندهی بخارای من،ایل من، «کلمهی شهر را فقط شایستهی شیراز» بینگارد.