سیاستمداران همیشه از گذشته سوءاستفاده کردهاند. اما اکنون نوستالژی هم در کشورهای ثروتمند و هم در اقتصادهای نوظهور رواج یافته است. راست و چپ، دموکراسیها و دیکتاتوریها، همگی دارند از شکوه و جلال دوران گذشته یاد میکنند.
چطور میشود که آدمها یکباره دستهجمعی «نوستال میزنند» و دلشان برای گذشتهای تنگ میشود که حتی تجربهاش هم نکردهاند؟ حواس خیلیها در دو سال گذشته به این پرسش جمع شده است. نوستالژی همیشه امری سیاسی بوده اما اهمیت سیاسیاش حالا دارد به رخ کشیده میشود.
اگر از سمت غرب و در خیابان کریمخان به سمت بوستان هنرمندان بروی، یعنی از بهترین سمت، نخست از خیابان حافظ میگذری و اسم او پیش از هر چیز خاطرت را معطر میکند. حافظ بهترین دروازهی نزدیک شدن به سرای هنر است.
رخدادهای جهانی در سالهای اخیر، از اسلامگرایی ستیزهجو تا اقتدارگرایی پوتین، و از رأی بریتانیاییها به خروج بریتانیا از اتحادیهی اروپا تا انتخاب ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا، از خیزش امواج «واپسگرایی» خبر میدهند. مارک لیلا، فیلسوف آمریکایی، در کتاب تازهی خود به ریشهیابی این پدیده میپردازد.