به نظرم رسید که حالا می توانم با کار کردن در مدارس طبیعت، کاری برای کودکانی انجام دهم... حالا که مدارس طبیعت به دلایلی مبهم تعطیل شدهاند، بسیاری از من میپرسند معلمی در آن جا چطور تجربهای بود؟ پاسخ من این است که...
چندی سال پیش وزیر آموزش و پرورش بریتانیا خواست که طبقهبندی دانشآموزان بر اساس استعداد در مدارس اجباری شود. نخستوزیر بریتانیا هم پیشتر مدعی شد که والدین و آموزگارها از موفقیت و نتیجهبخش بودن این اقدام مطمئناند. آیا تحقیقات اخیر این ادعا را تأیید میکند؟ داشتن شاگردانی با تواناییها و استعدادهای مختلف در محیط آموزشیِ گروهی چه فوائدی دارد؟
طی دوازده ماه گذشته رسانههای جهان متمرکز بر اخبار ناگوار بوده است. اما این تمام آن چیزی نیست که در سال ۲۰۱۸ میلادی روی داده است: موفقیت در حفظ منابع طبیعی، دستاوردهای چشمگیر در زمینهی بهداشت و درمان در جهان، صلح و مدارای بیشتر، جنگ و خشونت کمتر، ارتقا استانداردهای زندگی، افزایش انرژی پاک و نقطهی عطف در کوششهای جهانی برای کاهش مصرف پلاستیک تنها بخشی از پیشرفتهای بشر است که راهی به صدر اخبار نیافتند.
بسیاری از ما در بحث دربارهی «آموزش»، به مفهوم «برابری» استناد میکنیم، اما اغلب مشخص نمیکنیم که کدام برداشت از برابری (اجتماعی، اقتصادی، یا سیاسی) را مد نظر قرار دادهایم. این در حالی است که، تحلیل «نابرابری آموزشی» با توجه به تکنولوژی و الگوی شغلمحور درکِ محدودی از موانع موجود و امکان برطرف کردن آنها ارائه میکند. پس، راه درستِ دستیابی به برابریِ آموزشی چیست؟
مادری، ساکن حومهی مینیاپولیس، سعی دارد حس قدردانی را به پسرانش، که 12 و 17 ساله هستند، القا کند. اما گاه به این فکر میافتد که نکند پدر و مادرها دیگر از این کار دست کشیده و بیخیال شده باشند. او میگوید که برخی از همسنوسالهای پسرانش حتی اصول اولیهی سپاسگزاری، مثل مستقیم در چشم بزرگترها نگاه کردن و از آنها قدردانی کردن، را نمیدانند.
برای انسانهای مدرن، «قرون وسطا» از بسیاری جهات تداعیکنندهی جهالت، خشونت، و بدرفتاری است. نمود این صفات را احتمالاً بیش از همه در نظام آموزشی آن دوران میتوان مشاهده کرد. با این حال، همچنان که مناسبات میان آموزگاران و دانشآموزان در آن دوره نشان میدهد، قرون وسطا با پیچیدگیها و ظرافتهای خاص خود همراه بوده است.