تعیین مذهب رسمی در قانون اساسی، درهای «برابری» را که یک اصل بنیادی و حقوق بشری است میبندد و رفتار حکومت با گروههای گوناگون مردم که پیرو مذاهب دیگری هستند یا اساساً بیخدایی و لامذهبی را انتخاب کردهاند، میتواند نه تنها تبعیضآمیز بلکه خشونتبار نیز باشد.
چگونه «مذهب رسمی» به عنوان هویت ایرانی، به قانون اساسی در دوران مشروطه، وارد شد در حالیکه مفاد آن قانون با نگاه به قوانین اروپایی و با هدف ایجاد جامعهای دموکراتیک نوشته شده بود؟ آیا مذهب رسمی مبناییست برای اعطای امتیاز بیشتر به پیروان آن مذهب و یا حذف و نفی حقوق دیگران؟ آیا حکومتی با قبول اصل «مذهب رسمی»، میتواند خود را ملزم به بنای «حکومت دینی» نداند؟
آیا ایران نیاز به یک قانون اساسی تازه دارد؟ نارساییهای قانون اساسی جمهوری اسلامی در کجاست؟ چه شباهتها و تفاوتهایی با قانون اساسی مشروطه دارد؟ یک قانون اساسی تازه در ایرانِ امروز باید بر اساس چه ملاکها و اصولی تدوین شود؟ در این گفتگو، عبدالکریم لاهیجی و احمد سلامتیان به این مباحث پرداختهاند.
مفهوم ملت و تاریخ شکلگیری آن، مفهوم هویت ملی و سویههای متفاوت آن و نیز پیوندش با ناسیونالیسم، موضوع قومیتها، اهمیت زبان و مبانی حقوق شهروندی از جمله مباحثی است که این بار با دکتر عبدالکریم لاهیجی، حقوقدادن و از مؤسسین جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر و رئیس کنونی فدراسیون بینالمللی نهادهای حقوق بشر در میان گذاشتیم.
نسرین ستوده با اعتصاب غذای خود این بار وکالتِ عدالت را در ایران بر عهده گرفته است. دفاع از نسرین ستوده دیگر تنها دفاع از یک زن آزادیخواه ایرانی، یک وکیل شجاع دادگستری، یا حتی دفاع از همهی متهمان سیاسی، مذهبی یا اقلیتها و محرومانی نیست که او از آنها دفاع کرده بود. دفاع از نسرین ستوده، دفاع از بنیانهای عدالت در جامعهی ایرانی است.
بهرغم رهیافتهای بسیار متنوع در فهم پوپولیسم، جالب است که ظاهراً بسیاری از ناظران در یک مورد با هم توافق دارند: پوپولیسم ذاتاً با سازوکارها و، در نهایت، ارزشهای عموماً مرتبط با مشروطهخواهی (قانونمداری مبتنی بر قانون اساسی، یعنی قیدوبند بر ارادهی اکثریت، قوانین و مقررات لازم برای حفظ موازنه، محافظت از اقلیتها، و حتی حقوق اساسی) مخالف است.