بنیادگرایی، بهویژه با ویرانیهایی که به بار آورده است و آمادگیاش برای ستیزهجویی، در جهان امروز چیست، اگر آرامگاه و سنگ گور خدایان در بناهایی سنگی (متصلب) و بیروحشده و تأسیسهای بربادرفتهی پیامبران را نمیجوید!
ویلیام جیمز، پدر روانشناسی غربی، در سال ۱۹۰۲، تجارب معنوی را حالاتی از آگاهی برتر تعریف کرد، فرایندی که نتیجهی تلاش انسان برای درک اصول کلی یا ساختاری جهان از طریق تجربهی درونی است. عصارهی نظریهی او دربارهی معنویت را میتوان با واژهی «احساس تعلق» بیان کرد؛ حالتی دال بر این واقعیت که اهداف فردی فقط در چارچوب منافع جمعی، یا به عبارت دیگر در ارتباط با دیگران و کل جهان تحقق مییابد.
دین به رویکرد دانشمندان نسبت به علم شکل مىبخشد. اما با افزایش و رشد دانش، علم چارهاى جز تجاوز به حریم دین ندارد فقط به این خاطر که هر دو سؤالات مشترکى دارند. از کجا آمدهایم و به کجا مىرویم؟ ماهیت این عالم هستى چیست و آیا ما وجود خاصى هستیم؟
پری (ملیکا فروتن) و فرخ (شهباز نوشیر)، پدر و مادری متشرع، برای اولین بار به خارج از ایران سفر میکنند تا بعد از دو سال پسر دانشجوی خود، بابک، را ببینند. ظاهراً بابک با بورسیهی تحصیلیِ دولتی در پلیتکنیک آتن سرگرم تحصیل است. برخلاف انتظار، بابک در فرودگاه به استقبال آنها نمیرود. در خانهی محقر و آشفتهی بابک هم اثری از او نیست. صاحبخانه میگوید بابک به او بدهکار است و سه ماه قبل آنجا را ترک کرده است.
در پایان اولین نمایش رسمی فیلم انیمیشنی که بر اساس پیامبر، کتاب الهامبخشی شامل اشعار منثور جبران خلیل جبران، ساخته شده سکوت متین و اندیشناکی بر فضا حاکم شد. متوجه شدم که بسیاری همچون من نفود کلام و خیال خلیل جبران را در گذر از دههها احساس میکنند، و آن را کاملاً همراستا با جستوجوی کنونی ما برای ارتباط برقرار کردن با «دیگری» مییابند.
در میانهی دههی نخست این قرن، انتشار چند کتاب دربارهی موضوعی واحد حاکی از ظهور جنبشی جدید بود. چهار نویسندهی اصلی عبارت بودند از ریچارد داوکینز، کریستوفر هیچِنز، دنیل دِنِت و سَم هریس. این جنبش به «خداناباوریِ جدید» شهرت یافت.