همهی مسیحیان به خدا اعتقاد ندارند. در دههی ۱۹۶۰، فرقهای از «مسیحیانِ بیدین» برای مدتی کوتاه رشد کرد. این به معنای آن بود که آنها تعالیم اخلاقی عیسی را قبول داشتند اما منکر چیزی بودند که منضمات الهیاتیِ انجیل میدانستند که باری سنگین بر تعالیم عیسی شده بود.
کشف آثار هنری و فناوریهای پیچیده با قدمت ۴۰ هزار ساله در اروپا این تصور را پدید آورده بود که جهشی ژنتیکی باعث به وجود آمدن گونهای از انسانها در اروپا شده است که نوعی برتری شناختی دارند. همین تصور مبنای بسیاری از توسعهطلبیهای استعماری و قوانین نژادپرستانه بود. اما وینس توضیح میدهد که یافتههای جدید نادرستی این تصور را نشان میدهند.
شاید به نظر برسد که در کشوری مانند ایران که هرگز به معنای دقیق کلمه نظمی سکولار بر آن حاکم نبوده، پساسکولاریسم آموزهای برای وضع موجود ندارد. با وجود این، نظری عمیقتر به خاستگاههای سکولاریسم، چالشهای برآمده از آن و راهحلهایی که پساسکولاریسم برای رویارویی با این چالشها ارائه میکند، نشان میدهد که دغدغههای پساسکولاریسم با وضعیت کنونی و، بهویژه آیندهی ایران، چندان هم نامرتبط نیست.
کشیش و متفکر فرانسوی، پیتر آبِلار، یک سال پیش از مرگ خود در سال ۱۱۴۲ میلادی آخرین کتاب خود را به پایان رساند. کولیشیوس که به لاتین نوشته شده است، داستان گفتگویی میان یک مسیحی، یک یهودی و یک فیلسوف را روایت میکند. فیلسوف، شخصیت اصلی داستان است. او میخواهد بداند که کدام یک از دو دین مسیحی و یهودی با عقل بیشتر مطابقت دارد.
در ۷ ژوئیه نامهی سرگشادهای در مجلهی هارپر منتشر شد که ۱۵۳ نفر از نویسندگان، هنرمندان و روشنفکران آن را امضاء کرده بودند. این نامه در مجموع بیانیهای در دفاع از «آزادی بیان» تلقی شد. متن آن نسبت به اینکه «تبادل آزاد اطلاعات و دیدگاهها… هر روز محدودتر میشود» ابراز نگرانی کرده بود. اما گروه بزرگی از منتقدان نامه از جمله نویسندگان، هنرمندان و روشنفکران دیگر، اظهار داشتند که خلاف این گفته صادق است.
گفتگوی عمومی فرانسویان دربارهی اسلام اخیراً موجی از مناقشات را در سطح بینالمللی به راه انداخته است. اغلب فرانسویان نمیدانند تاریخ ارتباط آنها با اسلام چقدر طولانی است و اغلب آن را به چند دههی اخیر محدود میدانند که طی آن اسلام در فرانسه به دین دوم تبدیل شد و از پروتستانتیسم و دین یهود پیشی گرفت.