ریچارد اِوِنز و رابرت گِلِیْتلی همعقیدهاند که «افسانهی از پشت خنجر زدن» لکهی ننگی بود پاکنشدنی. خیلی از افراد بهسادگی ترجیح دادند که این دروغ اطمینانبخش را باور کنند که سوسیالیستها (و در بعضی روایتها، یهودیان) پیروزی را از چنگ آلمان درآوردند تا آنکه پیامد واقعیِ ستیزهای را قبول کنند که عدهی زیادی برایش فداکاری کرده بودند.
مدتی کوتاه بعد از آن که هیتلر در سال ۱۹۳۳ به قدرت رسید، یک زن سیساله در برلین خوابهای عجیبی دید. در یکی از آنها تصاویر معمول در محلهشان غایب بودند و به جای آنها پوسترهایی گذاشته شده بود که بیست کلمهی ممنوع را فهرست میکردند. اولین کلمه «خداوند» بود و آخرین کلمه «من».
بنا به گزارش آژانس پناهندگان سازمان ملل، حدود ۴.۳ میلیون ونزوئلایی از این کشور گریختهاند. بسیاری از آنها به کشورهای همسایه از جمله اکوادور یا کلمبیا مهاجرت کردهاند. اما در یک چرخش غیرمنتظرهی تاریخی، یهودیان ونزوئلا سعی کردهاند از فرصت زودگذری که دولت اسپانیا برایشان فراهم آورده برای مهاجرت به آن کشور استفاده کنند، کشوری که تا کنون دربارهاش چیزی نمیدانستهاند.
کتاب میان ایران و صهیون بهنوعی اولین پژوهش دانشگاهی و جدی دربارهی تاریخ یهودیان ایران است که از زاویهی مطالعات صهیونیسم نیست. نویسندهی این کتاب، لیور بی.استرنفلد، استاد تاریخ و مطالعات یهودی در دانشگاه پنسیلوانیا است.
زندگی والتر بنیامین اواخر سپتامبر ۱۹۴۰ در شهر کوچکی به نام پورتبو، در مرز فرانسه و اسپانیا، به پایان رسید. و این خود بنیامین بود که تصمیم گرفت آن زندگی را به پایان برساند. ماجرا مطمئناً عجیب به نظر میرسد: این که یکی از بزرگترین روشنفکران قرن بیستم، مردی آمیخته با فضای دو پایتخت بزرگ اروپا، باید در چنان جای پرت و دورافتادهای به ناچار چنین تصمیمی میگرفت یا، به تعبیر دیگر، اینگونه به تقدیر خود تن میداد.
«چه کسی تاریخِ ما را خواهد نوشت؟» به دوراندیشی و ازخودگذشتگیِ چشمگیر در بحبوحهی هول و هراسی باورنکردنی میپردازد. این فیلم، داستان گروه کوچکی از یهودیان گتوی ورشو را روایت میکند که با عزمی جزم در پی حفظ شواهد و مدارکی برآمدند که اوضاع زندگی یهودیان و رفتار نازیها با ایشان را نشان میداد.