«در خانهی ما سه برقع وجود داشت، یادگار دوران طالبان. زمانی که خیلی خُرد بودم ــ شاید صنف سه یا چهارِ مکتب ــ وقتی که میخواستم به شوخی آنها را بپوشم، مادرم نمیگذاشت. میگفت آن روز نیاید که برقع بپوشی. مادرم پوشیدن آنها را یک چیز خیلی نفرتانگیز میدانست و میگفت خدا آن روز را اصلاً نیاورد.»
تئاتر در ایران همچون دیگر عرصهها مدتها در انحصار مردان بود، و مردانِ زنپوش به جای زنان در تعزیه و نمایش بازی میکردند. حضور زنان در سالنهای تئاتر و تماشاخانهها، خواه بهعنوان بازیگر و خواه در جایگاه تماشاگر، ممنوع بود.
در این پادکست شبنم طلوعی با مری آپیک، بازیگر، رقصنده، کارگردان و تهیهکننده، در مورد زندگیِ حرفهای او از کودکی تا امروز، و سالهای مهاجرت گفتوگو کرده است.
زندگی با تئاتر خاطرات دکتر پرویز ممنون یا در واقع قصهی زندگی اوست که بهتازگی در تهران منتشر شده است. دکتر ممنون، زادهی اصفهان و تحصیلکردهی وین، در عالم تئاتر چهرهی شناختهشدهای است. در اینجا ما قسمتی از خاطرات او را که به روایت «لیلی و مجنون» مربوط است برگزیدهایم.
سهیل پارسا کارگردان ایرانی-کانادایی که به پاس چند دهه فعالیت ارزشمندش در هنرهای نمایشی کشور کانادا به تازگی برندهی جایزهی «باربارا همیلتن» شده، با شبنم طلوعی دربارهی زندگیاش در ایران و سالهای پس از مهاجرت گفتگو کرده است.
پنجشنبه ۱۲ تیر مراسم دهمین دورهی جایزهی شعر ژاله اصفهانی با حضور شاعران و هنرمندان و علاقهمندان به شعر و ادبیات از نقاط مختلف جهان به صورت آنلاین برگزار شد. این جایزه که یکی از برنامههای بنیاد فرهنگی ژاله اصفهانی در لندن است هر سال در دو بخش شعر کلاسیک و آزاد، به شاعران جوان فارسیزبان ایرانی، افغانستانی و تاجیکستانی که کمتر از ۳۰ سال سن دارند تعلق میگیرد.