در این سلسله درسگفتارها، عباس امانت، استاد بازنشستهی تاریخ در دانشگاه ییل، درباره ساختارهایی در تاریخ ایران صحبت میکند که به باور او از قرنها پیش تا امروز پایدار مانده و زندگی ایرانیان را شکل داده است.
در راستای کمپین «ایران بدون نفرت» و در گفتگو با دکتر عباس میلانی، که از شرکتگنندگانِ در این کمپین نیز بوده است از عملکرد روشنفکران ایرانی و مسئولیت اجتماعی آنها در رویارویی با آزار بهائیان و تبعیض علیه آنها و دیگر اقلیتها و دگراندیشان پرسیدهایم.
رویدادهای دورهی انقلاب و چهل سالی که از آن میگذرد در عکسهای بیشماری ثبت شده، که بسیاری از آنها تصویرهایی ماندگار از انقلاب در حافظهی جمعیِ ماست. این مجموعه روایت محمد حیدری از برخی از این عکسهاست.
حکومت شاه حکومت مستبدی بود و در دوران انقلاب، دو جریانِ رادیکالیزم روشنفکری و رادیکالیزم روحانیت سیاسی، ناخواسته با هم به یک ائتلاف عملی رسیدند. روشنفکران، آزادی، عدالت و استقلال میخواستند و روحانیت سیاسی، بهویژه آقای خمینی، در پسِ ذهنش اجرای فقه و فقاهت و اینها بود. آقای مطهری هم بالا دستی روحانیت را در سر میپروراند و اینها با هم این رؤیا را تبدیل به یک کابوس کردند.
۱۲۸۶ قانون اساسی مشروطه، زنان را در ردیف دیوانگان، مجرمان و کودکان قرار میدهد و آنها را از حق رأی محروم میکند.
۱۲۹۰ محمدتقی وکیلالرعایا، نمایندهی همدان در مجلس دوم، خواستار حق رأی برای زنان شد، اما باقی نمایندگان مجلس با آن مخالفت کردند.
در فاصله کودتای ۱۳۳۲ تا انقلاب ۱۳۵۷، در شرایطی که حکومت شاه هرگونه حرکت مستقل اجتماعی و سیاسی را کنترل، محدود و سرکوب میکرد، جنبش زنان استراتژیِ جدیدی را برای پیشبرد خواستههایش در پیش گرفت. در چهار مقالهای که به بررسی این دوره میپردازد، نخست ساختار گروههای زنان در این دوره بررسی و به شبکههای همکاری ...