جغرافیا علیه تاریخ
هامون نیشابوری
چگونه ممکن است برداشتی از زمان به نفی تاریخ منجر شود و پیامدهای ناگواری برای تعاملات بشری داشته باشد؟
چگونه ممکن است برداشتی از زمان به نفی تاریخ منجر شود و پیامدهای ناگواری برای تعاملات بشری داشته باشد؟
بررسی دقیق موارد حمله به دستگاه قضایی در آمریکا، بریتانیا، و سایر نقاط جهان نشان میدهد که در واقع این حملات متوجه خود «استدلال» است. استدلال قضایی علم نیست و شاخهای از ریاضیات نیز محسوب نمیشود. با این حال، با گذر زمان شیوهی استدلال حقوقی به شکلی از استدلال با اصولی مشخص و یک اسلوب احتجاجِ آزموده و مطمئن مبدل شده است.
اگر نقاشیهای مارک روتکو را دیده باشید (بومهایی بزرگ که با سطوح رنگ اتمسفری پر شدهاند) و فکر کرده باشید «یه بچه هم میتونه اینا رو بکشه»، در واقع از این نقاش سبک «اکسپرسیونیسم انتزاعی» تعریف کردهاید!
آدام اسمیت، اقتصاددان مشهور اسکاتلندی، اغلب به عنوان مدافع «بازار آزاد» و حامی سرمایهداریِ بدون قیدوبند معرفی میشود. اما او در واقع منتقد شدید سرمایهداران و بازرگانان انحصارطلب و سیاستمداران سودجو بود. دیدگاه اسمیت دربارهی آزادی اقتصادی و رابطهی آن با نظارت و مدیریت سیاسی چه بود، و این دیدگاه در حال حاضر چه اهمیتی دارد؟
مخالفان دین، که به فایدهی کاربردهای بشریِ مذهب و ارزش تأثیرگذاری آن بر زندگی انسان شک دارند، میخواهند عقاید دینی را بیاعتبار کنند و میگویند که مردم این عقاید را (برخلاف شناخت سکولاری که «متخصصان» عرضه میکنند) بر اساس «ایمان» میپذیرند، نه «دلیل و مدرک».
تلاشها برای خارج کردن «اوتیسم» از ردیف اختلالات روانی یا ضعفهای ذهنی، به حفظ حیثیت افراد اوتیستیک و حضور عادیتر و موفقتر آنها در جامعه منجر شده است. اما افراد اوتیستیک به حمایتها و خدمات ویژهای نیاز دارند که برخورداری از آنها با تشخیص پزشکی «اوتیسم» و پذیرش برچسب «اوتیستیک» به عنوان بخشی از هویت شخصی ممکن میشود. با این وضعیت متناقض چگونه باید کنار آمد؟
یهودیان ایران تاریخ پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشتهاند. رسمیت یافتن تشیع در کشور به آزار و سرکوب آنان دامن زد، اما با انقلاب مشروطه به حقوق بیشتری دست یافتند، در دوران سلطنت پهلوی به شکوفایی رسیدند، و با وقوع انقلاب اسلامی به مهاجرت گسترده روی آوردند. این مقاله به مرور نقش روشنفکران و فعالان سیاسی یهودی در حیات سیاسی ایران میپردازد.
به تازگی، در نمایشگاهی در «کتابخانهی بریتانیا»، نسخهای از کتاب مصور «مفردات در علم طب» به نمایش درآمده است. این کتاب که در واقع ترجمهای از یک کتاب مشهور فرانسوی است، بیش از دو قرن پیش به سفارش تیپو سلطان، حاکم میسور، در هند به فارسی ترجمه شد.
مادربزرگِ آن روزهای هنوز نیامده، حتماً خاطرهها دارد از پلیسهایی که در خیابانها منتظر شکار زنان و دخترانی بودند که پارچهی روی سرشان کمی عقب رفته و موهایشان پیدا بوده، یا آستینهایشان کمی بالا رفته بوده، یا انحنای پا و سینهشان از زیر لباسها به چشم میآمده ...
در سال ۲۰۰۷، یک معلم بریتانیایی در سودان بنا بر قانون شریعت به زندان محکوم شد زیرا به شاگردان خود اجازه داده بود خرس عروسکی کلاس را «محمد» بنامند. یک روز پس از اعلام این حکم، بیش از ده هزار نفر به خیابانهای خارطوم آمدند و خواهان اعدام او به دلیل توهین به مقدسات شدند.
در دهههای گذشته، کشور فیلیپین اغلب گرفتار حکومتهای غیردموکراتیک و رهبران خودکامهای بوده است که مصیبتهای بسیاری بر مردم این سرزمین تحمیل کردهاند. یک نویسندهی سرشناس فیلیپینی، با مرور تاریخ معاصر این کشور از خلال تجربههای شخصی خود، هموطنانش را به پیگیریِ مبارزه برای دستیابی به دموکراسی فرا میخواند.
سازوکارهای سیاسی در ژاپن بیعیبونقص نیست، اما این کشور بسیار بیشتر از آمریکا، هند، و خیلی از کشورهای اروپایی سیاستی دموکراتیک و لیبرالی دارد. ژاپن به عنوان کشوری عمدتاً متشکل از طبقهی متوسط و در خدمت طبقهی متوسط، از خطر سیاستهای عوامگرا و پوپولیستی که در کشورهای دیگر شدت گرفتهاند دور مانده است.
آمارتیا سِن در جستار «عدالت در دنیای جهانی» (۲۰۱۱)، و همچنین پیشتر در کتاب «ایدهی عدالت» (۲۰۰۹)، بدون حاشیهروی به ما میگوید که از رکود اقتصادی سال ۲۰۰۸ چه درسهایی میتوان آموخت: ثروت آدمهای بسیار پولدار تا حدی کاهش یافت اما کمدرآمدترین افراد، آدمهای مستقر در «قاعدهی هرم»، در سطح محلی یا جهانی، بودند که بیش از همه از این رکود آسیب دیدند.
نژادپرستی، بردهداری، و ستم به سیاهپوستان در طول تاریخ سرمایهداری نقش تعیینکنندهای داشته است، و امروزه نیز سرآغاز هر مکالمهای دربارهی عدالت را شکل میدهد.
مشهورترین نقل قولی که سیمون دوبووار را معروف کرده این گفتهی اوست: «هیچ کس زن زاده نمیشود بلکه تبدیل به زن میشود.» یک وجه دیگر فلسفهی او که کمتر شناخته شده است، و به این روزها مرتبطتر، کنشگریِ سیاسی او است. دیدگاه او متأثر از برداشت متافیزیکیاش از نفس و «خویشتن» است، مبنی بر این که ما هیچ «ذات ثابتی» نداریم.
روند «جهانی شدن» به تغییرات گستردهای در عرصهی جهانی منجر شده است. این روند اگرچه به افزایش ثروت و کاهش بیکاری در کشورهای در حال توسعه کمک کرده، کسریِ تراز تجاری، افزایش بیکاری، و کاهش شدید درآمد برای کارگران آمریکا را در پی آورده است. آیا «جهانی شدن» الزاماً باید به همین شیوه رخ میداد؟
«جایزهی نوبل ادبیات» در سال ۲۰۱۷ به کازوئو ایشیگورو، نویسندهی ژاپنیتبار انگلیسی، تعلق گرفت. آنچه میخوانید متن سخنرانی او برای دریافت این جایزه است که هفتم دسامبر سال گذشته در محل فرهنگستان سوئد ایراد شد.
در جوامع دموکراتیک امروزی، بسیاری از شهروندان وجود و بقای «دموکراسی» را امری مسلم و تضمینشده میدانند. در این در حالی است که، در سالهای اخیر، بنیانهای دموکراسی در بسیاری از کشورها در معرض خطر قرار گرفتهاند. دههها پیش از این، توماس مان، نویسندهی تبعیدی آلمانی، در کتاب «پیروزی آیندهی دموکراسی» (۱۹۳۸) در این باره به ما هشدار داده، و نکات آموزنده و امیدوارکنندهای به ما میگوید.
یک بار دیگر، در صبح پانزدهمِ یک ماه مارسِ دیگر، بر میخیزم و به نسخهی جوانترِ خودم میاندیشم، همان منِ سادهترِ خودم در شش سال پیش: صبح پانزدهم مارس سال 2011. در آن روز، نفسها را در سینههایمان حبس کرده بودیم و چشم به صفحهی تلویزیون دوخته بودیم و منتظر بودیم که ببینیم چه میشود. آیا سوریها آن کار غیر قابل تصور را خواهند کرد؟ آیا عاقبت قیام خواهند کرد؟ و آنان به پا خواستند و ما به تماشا نشستیم.