انواع مختلفی از شبهعلم وجود دارد: ستارهبینی، هومئوپاتی، باور به تخت بودن زمین و جنبش ضدواکسن. این «رشتهها» ادعاهایی عجیبوغریب را با دعوی علمی بودن وارد عرصهی علم میکنند. در قیاس با شبهعلم، آیا ممکن است چیزی مانند شبهفلسفه نیز وجود داشته باشد که در آن فرد ادعاهایی به ظاهر فلسفی مطرح کند اما با بررسی دقیقتر مشخص شود که این دعاوی حرف مفت بودند؟
در سال ۲۰۱۰، حدود ۲۲۲۶ اغتشاش در سراسر جهان رخ داد. این رقم در نیمهی نخست سال ۲۰۲۰ بیش از دو برابر افزایش یافت و تا پایان ژوئن از ۵۰۰۰ مورد گذشت. افزایش بمبگذاریها حتی از این هم چشمگیرتر بوده و از ۱۵۵۱ فقره در سال ۲۰۱۰ به طور متوسط به سالی بیش از ۲۰ هزار مورد در سه سال اخیر رسیده است.
شاید برگسون را بتوان اولین فیلسوفی دانست که در جامعهی تودهای قرن بیستم، و آغاز عصر رسانههای دیداری و شنیداری، به مُد روز بدل شد.
شاید به نظر برسد که در کشوری مانند ایران که هرگز به معنای دقیق کلمه نظمی سکولار بر آن حاکم نبوده، پساسکولاریسم آموزهای برای وضع موجود ندارد. با وجود این، نظری عمیقتر به خاستگاههای سکولاریسم، چالشهای برآمده از آن و راهحلهایی که پساسکولاریسم برای رویارویی با این چالشها ارائه میکند، نشان میدهد که دغدغههای پساسکولاریسم با وضعیت کنونی و، بهویژه آیندهی ایران، چندان هم نامرتبط نیست.
سعداوی به معنای واقعی کلمه یک بتشکن بود. رمانهای او حقایقی را بیان میکرد که او را نزد بسیاری از حکومتها و نظامها نامحبوب میساخت. وقتی از او پرسیده بودند که آیا سیاستمداری هست که برایش قابلاحترام باشد در جواب گفته بود: «در یک سیستم ظالمانه حتی فرشتگان نیز به فساد کشیده میشوند. کسی را به یاد ندارم که به وعدههایش عمل کرده باشد.»
دو هفته قبل، وقتی آگهیهای مفقود شدن سارا اورارد در خیابانهای محلهای در جنوب لندن به در و دیوار نصب میشد، گمان نمیرفت که ناپدید شدن این زن ۳۳ ساله به جرقهای برای توجه جدی به مسئلهی امنیت زنان در فضاهای عمومی و مبارزه با خشونت علیه زنان در بریتانیا تبدیل شود.