گفتگوی عمومی فرانسویان دربارهی اسلام اخیراً موجی از مناقشات را در سطح بینالمللی به راه انداخته است. اغلب فرانسویان نمیدانند تاریخ ارتباط آنها با اسلام چقدر طولانی است و اغلب آن را به چند دههی اخیر محدود میدانند که طی آن اسلام در فرانسه به دین دوم تبدیل شد و از پروتستانتیسم و دین یهود پیشی گرفت.
این مقاله به این وجه از اندیشهی طباطبایی میپردازد و در آن استدلال میشود که او اندیشمندی «ملی» گراست، اما نوعی از ملیگرایی فلسفی که مبتنی بر خوانش خاصی از تاریخ فرهنگی و سیاسی ایران، آن هم متأثر از هگل، فیلسوف تاریخگرای آلمانی، است. در این نوشتار با استناد به آثار طباطبایی نشان دادهام که آنچه او «تداوم ایرانزمین از نظر تاریخی و تاریخ اندیشه» میخواند، هستهی اصلی اندیشهی سیاسی ایرانشهری و «ملی»گرایی طباطبایی را تشکیل میدهد.
کسی در این شکی ندارد که خواندن کتابهای بیشتر برای شما سودمند خواهد بود. آنهایی که به ویژه ادبیات داستانی میخوانند معمولاً به این دلیل که زندگی شخصیتهای پیچیدهای را تجربه میکنند، بهتر میتوانند احساسات دیگران را درک کنند و حساسیت اخلاقی بیشتری دارند. مطالعهی ادبیات غیرداستانی دانش شما و وسعت نظرتان را افزایش میدهد.
انسان موجودی داستانگو است: روایتها را سر هم میکنیم تا جهانمان را بنا سازیم. فرقی هم نمیکند که روی دیوارهی غارهای لاسکو باشد یا صفحهی طلایی ذخیرهشده در فضاپیمای وویِجر؛ انسان تمایل دارد که خود و آنچه را که برایش ارزشمند است از طریق کلمات، کنشها و حتی سکوت با دیگران در میان گذارد.
هانا آرنت از خلوت خود لذت میبرد اما در عین حال باور داشت که تنهایی میتواند انسانها را مستعد پذیرش استبداد کند.
پس از گذشت بیش از پنجاه سال از مبارزات فمینیستی برای آزاد کردن زنان از خانه، چه بر سر پیوند میان زنان، خانه و خانهداری آمد؟ حالا که زنان بهمراتب بیش از دهههای پیشین وارد بازار کار شدهاند، آیا دولتها و جوامع فکری به حال تقسیم وظایف خانگی کردهاند؟ در روزگاری که بهرسمیت شناخته شدن زنان مشروط به فعالیت اقتصادیشان شده است، موقعیت زنان خانهدار چگونه است؟