گروههای چپگرای لبنانی چه نگرشی نسبت به بحرانهای بزرگ کشور و اسلامگرایان دارند؟ دربارهی تجربیات چپهای لبنان با ژیلبر اشقر، استاد روابط بینالملل در دانشکدهی مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن، گفتگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
من در این نوشته در برابر خوانش بدبینانه از تحولات اجتماعی ایستادگی خواهم کرد، تاریخی کوتاه از دیدگاه انحطاط فرهنگی ارائه خواهم داد و بر نواقص این شیوهی داوری دربارهی تحولات تدریجیِ تغییردهندهی یک جامعه تأکید خواهم کرد.
چطور سر از اینجا درآوردیم؟ چطور کار به جایی رسید که دمای هوا در بریتیش کلمبیا میتواند به ۵۰ درجهی سانتیگراد نزدیک شود، آتشسوزی در جنگلهای حومهی آتن منظرهای آخرالزمانی را ترسیم کند، سیلهای خروشان اوضاع شهرهایی در بلژیک و آلمان را به هم بریزد ــ و با این همه، هیچ برنامهی بینالمللیای برای قابلسکونت نگه داشتن کرهی زمین تا پایان این قرن وجود نداشته باشد، و معترضان و منتقدان را افراطی بخوانند؟
اگر میخواستیم جهانیشدن را با تصویری نشان دهیم، عکس یک کانتِینر حملونقل گزینهی خوبی میبود. این جعبههای فلزی، که پر از کالا هستند و روی عرصهی کشتیهای بزرگِ اقیانوسپیما چیده میشوند، معمولاً ۱۲ متر طول و ۲/۵ متر ارتفاع دارند و نماد زمانهای هستند که در آن انبوه کالاها با هزینهای ناچیز از این سو به آن سوی دنیا منتقل میشود.
جایزهی ادبی اینگهبورگ باخمن را میتوان یکی از مهمترین جایزههای ادبی در دنیای آلمانیزبان نامید؛ جایزهای که امسال به نویسندهی ایرانی-آلمانی، نوا ابراهیمی رسید. جایزهی باخمن برای نگارش داستان کوتاه «پسرعمو» به نوا ابراهیمی داده شد.
اصولاً هر نظمِ گفتاری که بر پایهی زبانِ تقابلی و دیگریستیز استوار شده باشد، «تفاوت»ها و رنگارنگیِ تجربههای انسانها را بیهوده و مزاحم میبیند و انبوه سَبکها و سنتهای متکثرِ فرهنگی، زبانی، هنری و معرفتی را طرد و انکار میکند و در سرشتِ خود خشونتزاست.