با تعطیلی کلاسهای حضوری، تمام توجهها به سمت دانشآموزانی رفت که به علت دسترس نداشتن به تلفنهمراه هوشمند و تبلت و کامپیوتر از امکان حضور در کلاسهای آنلاین محروم شدهاند. آن روی سکه اما معلمانی هستند که با دستان خالی و بدون داشتن حداقل امکانات لازم، چراغ این کلاسهای آنلاین را روشن نگهداشتهاند.
این گفتگو به دو علت انجام شد. اول، انتشار کتاب چشماندازهای جهانی در موضوع جنسیت و آموزش عالی به قلم سه تن از استادان جامعهشناسی از ایران، فرانسه و هندوستان. یکی از این سه تن دکتر سعید پیوندی است که بخش مهمی از این کتاب به یافتههای پژوهشهای او در ایران اختصاص دارد. علت دوم، انتشار شمارهی دهم مجلهی «آزادی اندیشه» با موضوع «علم، قدرت و جنسیت» که سعید پیوندی و نیره توحیدی مشاوران علمی این شماره بودند.
اذیت و آزار جنسی نه به دست «بیماران و مجرمان» بلکه به دست مردان و پسرانی رخ میدهد که همسر، برادر، پدر و فرزند، دوست و همکلاسیِ خود ما هستند. آدمهایی که چه بسا موفق و محبوباند، دوستان خوبیاند و زندگی معمولیای مثل بقیه دارند.
در حالی که شمار تلفات ناشی از ابتلا به ویروس کرونا همچنان رو به افزایش است، دارند سعی میکنند هر چه سریعتر آیندهای را برایمان رقم بزنند که بسیار بیش از گذشته متکی به فناوری است. انزوای جسمانیِ هفتههای گذشته را نه ضرورتی تلخ برای حفظ جان آدمها بلکه آزمایشگاهی برای ترسیم آیندهای ماندگار و پرسود میپندارند، آیندهای که در آن به لطف فناوری دیگر خبری از تماس و ارتباط جسمانی نیست.
ریچارد داوکینز بارها ادعا کرده که پرورش دینیِ فرزندان نوعی کودکآزاری است. به گفتهی داوکینز، آموزش دربارهیدین به کودکان پذیرفتنی است (و برای نمونه، به آنان کمک میکند که اصطلاحات فرهنگی را درک کنند) اما تلقین دین به کودکان (تعبیری که مقصود داوکینز از آن هر شکلی از آموزش و پرورش است که معتقدات دینی را به عنوان واقعیت آموزش میدهد) از نظر اخلاقی اشتباه و آسیبزاست.
زیر و بمها و باید و نبایدهای برگزاری یا تعویق کنکور در ایرانِ کرونازده، حذف و جایگزینی آن با روشهای دیگر و همچنین شیوههای پذیرش دانشگاهها در دیگر کشورها را با مهدیه گلرو، فعال دانشجوییِ برابریخواه که در ایران از تحصیل محروم و بارها زندانی شده و به تازگی به سوئد مهاجرت کرده، بررسی کردهایم که در ادامه میخوانید.