طی دوازده ماه گذشته رسانههای جهان متمرکز بر اخبار ناگوار بوده است. اما این تمام آن چیزی نیست که در سال ۲۰۱۸ میلادی روی داده است: موفقیت در حفظ منابع طبیعی، دستاوردهای چشمگیر در زمینهی بهداشت و درمان در جهان، صلح و مدارای بیشتر، جنگ و خشونت کمتر، ارتقا استانداردهای زندگی، افزایش انرژی پاک و نقطهی عطف در کوششهای جهانی برای کاهش مصرف پلاستیک تنها بخشی از پیشرفتهای بشر است که راهی به صدر اخبار نیافتند.
کتابخانهها هم مثل خیلی مکانها و پدیدههای دیگر، سویه دیگری هم دارند که برای بعضی نه تنها خوشایند نیست، که ترسناک است و اضطرابآور. وقتی اینترنت فراگیر شد، فرض ابتدایی این بود که اضطراب کتابخانه کاهش پیدا خواهد کرد. واقعیت اما از جنس دیگری است. حالا دیگر تایپ یک کلیدواژه و یک کلیک برای جستجو در گوگل، دهها صفحه نتیجه را جلوی چشم متقاضی میگذارد.
هرازچندگاهی حادثهی تجاوز یا آزارجنسی در گوشهوکناری از کشور سرخط خبرها میشود. گزارش این گونه اخبار ملاحظات و ظرائفی میطلبد که غالباً مورد توجه روزنامهنگاران در رسانههای فارسیزبان نیست. این مقاله به مهمترین اصول در پوشش و بازنشر اخبار آزار جنسی میپردازد.
بسیاری از ما در بحث دربارهی «آموزش»، به مفهوم «برابری» استناد میکنیم، اما اغلب مشخص نمیکنیم که کدام برداشت از برابری (اجتماعی، اقتصادی، یا سیاسی) را مد نظر قرار دادهایم. این در حالی است که، تحلیل «نابرابری آموزشی» با توجه به تکنولوژی و الگوی شغلمحور درکِ محدودی از موانع موجود و امکان برطرف کردن آنها ارائه میکند. پس، راه درستِ دستیابی به برابریِ آموزشی چیست؟
برخلاف آنچه معمولاً تصور میشود، تلاش برای ارزیابی عملکرد افراد بر اساس اعداد و ارقام موجب تضعیف نیروی ابتکار، نوآوری، و خطرپذیریِ آنان میشود. تحلیلگران اطلاعاتیای که نهایتاً اسامه بن لادن را پیدا کردند سالها بر روی حل این مسئله کار میکردند. اگر در هر مرحلهی کارشان ارزیابی میشدند، نمرهی عملکردشان صفر بود!
مادری، ساکن حومهی مینیاپولیس، سعی دارد حس قدردانی را به پسرانش، که 12 و 17 ساله هستند، القا کند. اما گاه به این فکر میافتد که نکند پدر و مادرها دیگر از این کار دست کشیده و بیخیال شده باشند. او میگوید که برخی از همسنوسالهای پسرانش حتی اصول اولیهی سپاسگزاری، مثل مستقیم در چشم بزرگترها نگاه کردن و از آنها قدردانی کردن، را نمیدانند.