پس از جنگ جهانیِ دوم، عقیده به ژنتیکی بودن تفاوت‌‌های موجود میان به‌اصطلاح «نژادها» به یکی از محرّمات تبدیل شد. اما حالا با خیزش راست افراطی چنین باوری دوباره شایع شده است.
آیا تا کنون در موقعیتی بوده‌اید که وقتی تصور می‌کردید تنها هستید، شنیدنِ ناگهانیِ صدای کسی شما را غافل‌گیر کرده باشد؟ در چنین حالتی حتی وقتی آن شخص به خاطر غافل‌گیر کردنِ شما، عذر خواهی می‌کند، تپش شدید قلب شما ادامه می‌یابد. شما از این تأثر درونیِ خود آگاهی دارید. اما این آگاهی چه نوع تجربه‌ای است و درباره‌ی رابطه‌ی میان قلب و مغز به ما چه می‌آموزد؟
نظام هورمونی مانند یک دموکراسی عمل می‌کند: هر بافت بدن ما یک اندام درون‌ریز است که با آزاد کردن هورمون خواسته‌ها و نیازهای خود را اعلام می‌کند.
در میان خویشاوندان نزدیک ما در جنس حیوان، فقط نوع انسان است که دارای پدری همدل و شریک در زندگی کودک است. چرا فرایند تکامل، پدر ازخودگذشته را مطلوب دانسته و ترجیح داده است؟
در بحث‌ها درباره‌ی زمان آغاز زندگی، یکی از پاسخ‌های متداول این است که «لقاح سرآغازِ زندگی است.» اسپرم به تخمک نفوذ می‌کند و سپس انسانی شکل می‌گیرد. با این حال، لقاح را باید از پاسخ‌های خود کنار بگذاریم. حتی اگر بتوان نشان داد که زندگی انسان‌ها در همان مراحل ابتدایی آغاز می‌شود، مرحله‌ی لقاح بیش از اندازه زود است.
حجم عظیم تحقیقات و مطالعات علمی به تولید انبوه اطلاعات منجر شده است. با این حال، این اطلاعاتِ انبوه اغلب کم‌عمق و نامنسجم‌اند. آیا این امکان وجود دارد که پردازش این اطلاعات و بهره‌گیری از آن‌ها برای کشفیات علمی را به رایانه‌ها و دستگاه‌های متکی به هوش مصنوعی بسپاریم؟