در بازار نساجی داراجانی در استون تاون که ناحیهای تاریخی در شهر زنگبار (پایتخت زنگبار) است، زنان در میان دهها دستفروشی که کانگا میفروشند، راه میروند و خرید میکنند. کانگا لباسی آفریقایی است که رنگهای متنوعی در آن به کار میرود و بر اساس الگوهای مختلفی از سنتی گرفته تا امروزی و مُد سال بافته میشود.
این نمایشگاه فریدا کالو را به عنوان هنرمندی قرن بیستویکمی بازآفرینی میکند، هنرمندی که زندگیاش نوعی هنر نمایشی و اجرای درخشان هم هست. اما این نمایشگاه، که از لوازم شخصی و لباسها و زیورآلات فریدا تشکیل شده است، با درنگ بر زندگی شخصی او و با تأکید بر درد و رنجهایی که کشیده، درخششِ نگاه تیزبین و شگفتانگیز او در آثار هنریاش را خاموش میکند.
بیست و سه سال بعد از مرگ زودهنگام عبده، موزهی «هنرهای مدرن نیویورک» به همراهی چند تن دیگر، برای اولین بار نمایشگاهی دربارهی زندگی و آثار رضا عبده ترتیب داد. یک روز مانده به آخرین روز این نمایشگاه، صبح زود سوار اتوبوس شدم و واشنگتن دیسی را به مقصد نیویورک ترک کردم تا فرصت یگانهی تماشای نمایشگاهی دربارهی رضا عبده را از دست ندهم.
ایگور گولومستاک در کتاب «هنر توتالیتر» زمینهها و روند پیدایش این نوع هنر و سرانجامِ آن را به بحث گذاشته است. او به نمونههای متعددی از هنر توتالیتر در اتحاد جماهیر شوروی، آلمان نازی، ایتالیای فاشیستی، چین مائوئیستی، و نظام بعثی در عراق پرداخته است. این مقاله در صدد بررسی نمونههای این نوع هنر در نظام جمهوری اسلامی ایران است.
یک عکاس کنجکاو، با پرسهزنی در خیابانها و سرک کشیدن به خانههای متروک و خالی تهران، به ثبت تصاویر جذابی از این خانهها پرداخته و آنها را در نمایشگاهی با عنوان «متروکههای تهران» به نمایش گذاشته است.
کارهای «دودنیک» را اولین بار به طور کاملاً اتفاقی در صفحهی ایسنتاگرامش دیدم. تا قبل از آن حتی نمیدانستم چیزی به نام «روباندوزی» به آن سبک و سیاق متفاوت وجود دارد. دریچهی تازهای رو به ذهنم باز شده بود، آنقدر که تا نیمهشب بیدار ماندم و هر چهارصد و پنجاه عکسی را که به اشتراک گذاشته بود به دقت دیدم.