«شیطان وجود ندارد» فیلمی چهار اپیزودی است و مضمون اصلی آن مسئولیت شخصی و پیامدهای آری یا نه گفتن به قدرت است. فیلم بدون پروانهی ساخت تهیه شده و با محدودیتهای بسیاری روبهرو بوده اما در ساختار فیلم اثری از این محدودیت دیده نمیشود و از این نظر با فیلمهای «تاکسی» و «پرده» از جعفر پناهی متفاوت است.
پری (ملیکا فروتن) و فرخ (شهباز نوشیر)، پدر و مادری متشرع، برای اولین بار به خارج از ایران سفر میکنند تا بعد از دو سال پسر دانشجوی خود، بابک، را ببینند. ظاهراً بابک با بورسیهی تحصیلیِ دولتی در پلیتکنیک آتن سرگرم تحصیل است. برخلاف انتظار، بابک در فرودگاه به استقبال آنها نمیرود. در خانهی محقر و آشفتهی بابک هم اثری از او نیست. صاحبخانه میگوید بابک به او بدهکار است و سه ماه قبل آنجا را ترک کرده است.
هفتادمین دورهی جشنوارهی فیلم برلین، ۲۰ فوریه با فیلم «سال سالینجریِ من» افتتاح شد. نمایش ۳۴۰ فیلم و حضور صدها هزار تماشاگر در برلیناله، این جشنواره را به یکی از مهمترین جشنوارههای سینمایی جهان تبدیل کرده است. در ادامه به معرفی چند فیلم مهم حاضر در برلیناله پرداختهام.
اِسوِتلا سوتسورکووا، که پنج سال قبل با فیلم نخست خود، «عطش»، منتقدان را به ظهور فیلمساز نوآور دیگری در سینمای بلغارستان امیدوار کرده بود، در اثر جدید خود، «خواهر»، نقش ویرانگر دروغ در روابط انسانی را با مهارت به تصویر میکشد. این فیلم، که در جشنوارههای معتبری نظیر سن سباستین و ورشو جوایزی را به دست آورده، نشان میدهد که چگونه دروغهای دختر نوجوانی زندگی خواهر بزرگترش را نابود میکند.
سال ۱۹۷۱. نظام کمونیستیِ حاکم بر بلغارستان نه تنها عضویت در نهادهای دینی و اجرای شعائر و مناسک مذهبی بلکه هر گونه موسیقی غیرایدئولوژیک، از جمله راک اند رول، را ممنوع کرده است. رادیو تهدیدی علیه امنیت ملی به شمار میرود و شنوندگان برنامههای دویچه وله، بیبیسی و رادیو اروپای آزاد مجازات میشوند.
ادواردو گالیانو، نویسندهی نامدار اروگوئهای که پس از کودتای نظامیان در مونتهویدئو بازداشت شد، میگوید: «مرا در اتومبیلی چپاندند و بردند و در سلولی محبوس کردند. اسمم را با ناخن روی دیوار خراشیدم. شبها صدای داد و فریاد میشنیدم. بعد از چند روز آزاد شدم. من همیشه خوششانس بودهام.»