بعد از جنگ جهانی اول، یک بیماری عالمگیر معماری را متحول ساخت. در حالی که برخی از طراحان با دکوراسیونِ مجلل به تخریب و آسیب واکنش نشان دادند، مدرنیستها مسیر کاملاً متفاوتی را برگزیدند، به طوری که بسیاری از فضاهای خانگی را بر مبنایی مدلسازی کردند که یادآور بیمارستان بود.
بر اساس آخرین برآورد صندوق بینالمللی پول، واکسیناسیون 40 درصد از جمعیت جهان تا پایان سال جاری و 60 درصد آن تا میانهی سال 2022، فقط 50 میلیارد دلار هزینه خواهد داشت.
عجله برای یافتن واکسن کووید ۱۹ به جای ارائهی راهکارهای پزشکی، منجر به تولید محصولات بیشماری شده است. در غرب، آنچه به کالایی گرانبها تبدیل شده عمدتاً توسط آزمایشگاههای خصوصی تولید میشود. اما چطور پیوند خوردن سلامت عمومی با درآمد و منفعت بیشتر، به تولید داروهایی در تملک بخش خصوصی انجامید؟
بعضی از کشورها موفق شدهاند که بر بیماری کووید-۱۹ غلبه کنند و بعضی دیگر، در برابر آن کاملاً به زانو در آمدهاند. برای مثال، تلفات ژاپن با جمعیتی ۱۲۶ میلیونی، فقط ۵ هزار نفر بوده است اما در مکزیک که جمعیتی تقریباً برابر با ژاپن دارد، بیش از ۱۵۰ هزار نفر جان باختهاند. علت این تفاوت فاحش چیست؟ ثروت و توان مالی؟ ظرفیت و امکانات بیمارستانها؟ سن و سال بیماران؟ یا آب و هوا؟
اگر شیوع کووید-19 در سال 2021 ادامه یابد و جانِ میلیونها نفر را بگیرد، یا اگر بیماری عالمگیرِ مرگبارتری در سال 2030 بشر را مبتلا کند، نه نوعی بلای طبیعیِ مهارنشدنی خواهد بود و نه عذابی الهی. چنین چیزی نتیجهی قصور بشر و ــ به بیان دقیقتر ــ معلول کوتاهیِ سیاستمداران خواهد بود.
واکسن کووید ما را با چالشهای اخلاقی گوناگونی روبرو کرده است. برخی معتقدند که توزیع واکسن بر اساس میزان ثروت و توانایی خرید کشورها غیراخلاقی است و نتیجهی عکس میدهد. برخی دیگر اما باور دارند که کاملاً منطقی است که هر کشوری سلامت شهروندان خود، به خصوص افراد آسیبپذیر، را در اولویت قرار دهد. دستهی دیگری نگراناند که مبادا واکسن خطری داشته باشد. پرسش مهم دیگر این است که با افرادی که مایل به دریافت واکسن نیستند چه طور باید رفتار کرد؟