«عامل بیگانه»؛ برچسبی قانونی برای دشمن‌‌ جلوه دادن منتقدان حکومت روسیه

بهروز اخلاقی

استفاده از برچسب «اینوگنت»‌ یا همان «عامل بیگانه»‌ برای دگراندیشان روس پدیده‌ی جدیدی نیست و یادآور فهرست‌های‌ طولانیِ مخالفان حکومت است که در روزگار جنگ‌ِ سرد مساوی بود با جاسوس تلقی شدن و محرومیت از حقوق اجتماعی. 

جنبش مهسا، زمانه‌ی خستگی از خستگی‌ها

منصوره شجاعی

«نه» به جمهوری اسلامی، نجوایی است که طی سال‌ها، و مشخصاً در دهه‌ی اخیر، از عرصه‌ی خصوصی به خیابان و دیگر عرصه‌های عمومی رسید و با فریاد «زن، زندگی، آزادی» به انگاره‌ای جمعی برای مردم ایران تبدیل شد.

ما آنجا بودیم؛ روایتی از تجمع جمعه ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ در مقابل بیمارستان کسری در تهران

راضیه شاهوردی

چهره‌ی آدم‌ها سرشار از خشم و اندوه بود. نیامده بودند که از موقعیت استفاده کنند تا شعار بدهند یا جمعیتی را هدایت کنند. همه در سکوت و خشمگینانه به بیمارستان و سرکوبگران چشم دوخته بودند.

گاه‌شمار ۱۷۵ سال مبارزه: مقاومت در برابر حجاب اجباری میراث مادران ما است

مریم فومنی

حالا نزدیک به یک ‌سال است که بسیاری از زنان در ایران خود را از قید حجاب اجباری رها کرده‌اند. برای بسیاری از آنها کشته شدن ژینا امینی در شهریور ۱۴۰۱ آخرین تیر بر تابوت حجاب اجباری بود، اما نباید از یاد برد که این مبارزه از نزدیک به دو قرن پیش آغاز شده است.

 

«سرباز فراری»: قهرمان داستان‌های پس از جنگ

اکرام مسمودی

آثار ادبی‌ای که درباره‌ی «سربازان فراری» نوشته شد روایت‌های به حاشیه‌رانده‌شدی جنگ عراق با ایران را برجسته کردند، کسانی که از حافظه‌ی‌ جمعی و تاریخ ادبی عراق پاک شده‌ بودند. آثاری از این دست نوعی حافظه‌ی بدیل هستند که به قلم (یا درباره‌ی) کسانی نوشته شده که به‌طور معمول از گفتارهای عمومی دولت حذف می‌شدند.

علی‌اکبر داور، بنیان‌گذار دادگستری مدرن ایران

پرویز نیکنام

علی‌اکبر داور، پایه‌گذار دادگستری جدید، نماینده‌ی مجلس شورای ملی، وزیر چند کابینه، مؤسس مدرسه‌ی تجارت، تدوین‌کننده قوانین حقوق مدنی و تجارت، نویسنده و سردبیر روزنامه‌ی مرد آزاد، مؤسس حزب رادیکال و... از لایق‌ترین مردان ایران قرن بیستم است.

ما ادبیاتی‌ها کجای کاریم؟

فرشته مولوی

برشت در شعری (به ترجمه‌ی رضی هیرمندی) می‌پرسد، «در روزگار تیره‌وتار هم آیا ترانه هست؟» و پاسخ می‌دهد که، «آری، ترانه هست: در وصف روزگار تیره و تار.»

گابریله سوشون، ملکه‌ی فیلسوف زنان مبارز

جولی والش

ژان ژاک روسو، هم‌وطن بسیار نامدارتر سوشون، به‌خاطر جمله‌ى آغازین کتاب قرارداد اجتماعی (۱۷۶۲) شهرت دارد: «انسانْ آزاد به دنیا می‌آید، اما همه‌جا در زنجیر است.» تقریباً هفتاد سال قبل از او، سوشون نوشت که زنانْ آزاد به دنیا می‌آیند، اما همه‌جا در زنجیرند.

زندان تهران بزرگ چه‌جور جایی است؟

تلخیص از مهرداد حسامی

از زندان‌های ایران تصویر چندان دقیق و درستی وجود ندارد، جز خاطرات زندانیان. این گزارش روایتی از زندان تهران بزرگ در منطقه‌ی فشافویه در جنوب پایتخت است که ظرفیت ۱۵ هزار زندانی را دارد. 

ایران به کجا می‌رود؟ گفت‌وگو با چنگیز پهلوان

بهروز آفاق

جنبش‌ اعتراضی مردم ایران، چه خصلت‌ها‌‌ئی دارد و خبر از چه تحولی در جامعه‌ی ایران می‌دهد؟ مردم معترض چگونه ایرانی می‌خواهند؟ مطالبات و حقوق اقوام مختلف در ایران را چگونه می‌توان تأمین کرد؟ آیا ما به قانون اساسی تازه‌ای نیاز داریم؟

اوکراین هرگز نمی‌میرد! ــ مروری بر تاریخچه‌ی قحطی بزرگ اوکراین و پیامدهایش

هرمز دیّار

در نخستین ساعات نهم نوامبر ۱۹۳۲ نادیا، همسر استالین، با تپانچه‌ای کوچک به زندگی خود پایان داد. در گواهی فوت او، علت مرگ، آپاندیسیتِ حاد قید شد. همه اما می‌دانستند که علت خودکشیِ نادیا، اعتراض به سیاست‌های غلط استالین است و فریادی بلند علیه قحطیِ گسترده در کشور.

ما به دوبی سفر نکردیم

منصوره شجاعی

قرارمان این بود که رأس ساعت یازده شب جلوی خانه‌ی نسرین باشیم. قرار بود که پسرم هم برای دیدار از نمایشگاه گروهی از نقاشان معاصر به دوبی سفر کند. هم‌زمانیِ این دو واقعه ما چهار نفر را هم‌سفر کرده بود. نسرین و نیما، من و بامداد... .

جنگ همچون شیوه‌ی حکومتگری

دینا رزق خوری

با پایان جنگ، صدها هزار سرباز به خانه برگشتند و این مشکلات تازه‌ای درست کرد. در سراسر کشور بحث درباره‌ی رفتار ازجنگ‌برگشته‌ها بالا گرفت. خشونت خانگی و قتل‌های ناموسی با بازگشت سربازان اوج گرفت. پرداختن به این مسائل شعبه‌های محلی حزب بعث را تبدیل به ادارات کوچکی کرد که کارشان رتق‌وفتق مسائل ناشی از جنگ بود.

ابوالحسن ابتهاج؛ بنیان‌گذار بودجه‌ی نوین و برنامه‌ریزی در ایران

پرویز نیکنام

وقتی من رئیس بانک ملی بودم همیشه به خودم می‌گفتم من اژدهایی هستم که ملت ایران او را برای حفظ اموال بانک روی این گنج گذاشته است که هیچ‌کس به آن تجاوز نکند. الان هم در سازمان برنامه هستم، با خودم همین فکر را می‌کنم و عقیده دارم که من حافظ منافع مردم ایرانم.

چهار زنی که در دوران جنگ فلسفه را نجات دادند

استوارت جفریز

ژنرال دوگل گفت: «اما او دیوانه است.» پاییز سال ۱۹۴۲ بود و رهبر «جنبش فرانسه‌ی آزاد» در لندن تازه پیشنهادی از طرف زنِ به‌شدت ضعیف و نحیفی دریافت کرده بود که بدون عینک عملاً نابینا بود.