مردی که ما را به آسمان برد
radiofarda
*این مقاله به مناسبت چهلمین سالگرد ترور سپهبد علیمحمد خادمی در ۱۶ آبان منتشر میشود.
شاید امروز تنزل کیفی و ایمنی سبب شده باشد که شهروندان ایرانی و خارجی نظر مثبتی به پرواز با شرکتهای هواپیمایی ایرانی نداشته باشند اما اوضاع همیشه به همین منوال نبوده است. سالیانی نه چندان دور، در دوران حکومت پهلوی، وقتی تصمیم به ملیسازی صنعت هواپیمایی کشور گرفته شد، شرکت ایرانایر (شرکت هواپیمایی ملی ایران) تأسیس و مردی به مدیریت آن برگزیده شد که در سالهای آینده، لیاقت و درایت او در هدایت این شرکت زبانزد شرکتهای هواپیمایی در سراسر جهان شد؛ تیمسار علیمحمد خادمی.
تصویری از سپهبد خادمی در کنار نخستین مهمانداران شرکت هواپیمایی ایرانایر
هواپیمایی ملی ایران که امروز با نام هما شناخته میشود، و البته از نظر کیفیتِ خدمات هیچ شباهتی به کمپانی سابق ندارد، در سال ۱۳۴۰ و به منظور ملیسازی صنعت هواپیمایی کشور، شروع به فعالیت کرد. از همان آغازِ فعالیت، تیمسار خادمی به مدت ۱۶ سال مدیر عامل آن بود. در آن دوران با تأکید خادمی بر امنیت و کیفیت بالای خدمات، هواپیمایی ملی ایران توانست نامی درخور برای خود در میان شرکتهای باسابقهی هواپیمایی در جهان پیدا کند و به گزینهی اول مسافران برای سفر به ایران بدل شود. سفری دلانگیز با هواپیمایی امن که در طول سفر مسافران را با فرهنگ و تمدن ایرانی هم آشنا میکرد.
تصویر آگهی تبلیغاتی شرکت هواپیمایی هما، با اشاره به عناصری از فرهنگ ایرانی، در یکی از شبکههای تلویزیونی آمریکا
اما تیمسار خادمی که بود و چه سرگذشتی داشت؟ علیمحمد خادمی در ۷ آذر ۱۲۹۲ در جهرم در استان فارس به دنیا آمد. پدر وی لطفالله خادمی، فردی مسلمانزاده بود که چند سال قبل از تولد پسرش به آیین بهائی گرویده بود. این تغییر مذهب به مذاق همشهریان خانوادهی خادمی خوش نمیآید و به مهاجرت اجباری این خانواده در دوران نوجوانی علیمحمد به اصفهان میانجامد. علیمحمد دیپلم ریاضی خود را در این شهر میگیرد و برای ادامهی تحصیل راهی تهران میشود. وی با کسب مقام نخست در امتحان ورودی دانشکدهی افسری به این دانشکده راه مییابد و بعد از پایان تحصیل به نیروی هوایی ایران میپیوندد و آموزش خلبانی را پی میگیرد. او اولین ایرانیای است که گواهینامهی پرواز تجاری را از بریتانیا دریافت کرده است. بعد از این دوره و برای ادامهی تحصیل، خادمی در مقاطع مختلف به ایالات متحده میرود و سرانجام در سال ۱۳۳۶ از دانشگاه نظامی نیروی هوایی در ایالت آلاباما فارغالتحصیل میشود.[i]
تیمسار خادمی و همسرش بهیّه، در دیدار با شاه و ملکهی ایران و رئیسجمهور و بانوی اول آمریکا
در سال ۱۳۳۷ سرتیپ خادمی به ریاست ستاد نیروی هوایی ایران برگزیده میشود و به تدریج شایستگی مثالزدنی وی در مدیریت نمایان میشود. به لطف این سابقهی درخشان، وقتی هواپیمایی هما تأسیس میشود و ایران در پی رقابت با صنعت هواپیمایی دنیا برمیآید، تیمسار خادمی به مدیریت آن انتخاب میشود. در نتیجهی مدیریت او این شرکت بعد از شرکت ملی نفت ایران، به دومین شرکت دولتی سودآور در کشور تبدیل و در جهان بلندآوازه میشود. در نظام مدیریتی تیمسار خادمی، مشتری جایگاه مهمی داشت و حفظ امنیت و آسایش او در پرواز بر هر امر دیگری اولویت داشت. با شروع فعالیت ایرانایر، هزینهی حملونقل هوایی برای شهروندان ایرانی کاهش یافت و مسافرت به نقاط گوناگون دنیا آسانتر شد. این امر بر اعزام دانشجویان به خارج از کشور، سفر زائران به حج و انتقال بیماران به مراکز درمانی پیشرفته در سایر نقاط دنیا تأثیر چشمگیری داشت. بنابراین، عجیب نیست که تیمسار خادمی اولین مدیر آسیایی بود که به ریاست انجمن بینالمللی حمل و نقل هوایی (یاتا)، در فاصلهی سالهای ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۰ منصوب شد.[ii]
تیمسار خادمی در میان همکاران دفتری ایرانایر
تیمسار خادمی در میان کارمندان و همکارانش محبوب بود و به شایستهسالاری و اهمیت دادن به امور کارمندان شهرت داشت و ایرانایر به تعبیری خانوادهی دوم او محسوب میشد. دکتر عزیزالله راسخ، معاون سابق مدیرعامل هما، دربارهی مدیریت او میگوید: «تحول و پیشرفت سریع هواپیمایی ایران واقعاً چشمگیر بود و این پیشرفت و شکوفایی مدیون مدیریت صحیح، کاردانی بینظیر، زحمات شبانهروزی، کفایت و درایت و دقت در امور، زیرکی و تیزهوشی، دوراندیشی و بلندپروازی تیمسار خادمی بود. شرکتی که هنگام خرید اولین هواپیمای بویینگ ۷۲۷ میبایست تضمین وزارت دارایی و بانک مرکزی ایران را علاوه بر تعهد پرداخت وجه قیمت هواپیما در اسناد معامله ارائه دهد حدود یک سال و چند ماه قبل از برکناری تیمسار خادمی از پست مدیریت عامل هما، توانست قرارداد خرید ۵ هواپیمای جمبوجت ۷۴۷ را با شرکت بویینگ و قرداد خرید ۸ هواپیمای ایرباس را با شرکت فرانسوی سازنده امضا کند و از چنان اعتباری برخوردار بود که شرکتهای فروشنده فقط مهر و امضای هواپیمایی ملی ایران را برای انجام معامله کافی دانستند.»[iii]
استقبال تیمسار خادمی از مارگارت تاچر، نخستوزیر وقت بریتانیا، در هنگام ورود او به ایران
آخرین ماههای مدیریت ایرانایر توسط تیمسار خادمی، مصادف بود با دوران انقلاب و بیثباتی سیاسی در ایران. از اینرو، وی چند ماه پیش از انقلاب بنا به درخواست دولت شریفامامی و به اجبار از سمت خود به عنوان مدیر هواپیمایی هما استعفا میدهد و به تعبیری به خانهی خود در شمال تهران تبعید میشود. تبعید از آن جهت که فکر و ذکرش سازمانی بود که طی سالها پرورش داده بود اما، حال باید خانهنشین میشد و منتظر میماند تا ببیند چه اتفاقی برای جگرگوشهاش رخ خواهد داد. اما این استعفا و تبعید هم طبق انتظار و در آرامش اتفاق نمیافتد. سه ماه پیش از انقلاب و با روی کار آمدن دولت شریفامامی، حکومت نظامی اعلام میشود و دولت جدید برای جلب رضایت مخالفان به بازداشت و محاکمهی بعضی از مسئولان سابق حکومت میپردازد. از معروفترین مقاماتی که در این دوره بازداشت شدند، میتوان به امیرعباس هویدا (نخستوزیر سابق)، نعمتالله نصیری (رئیس سابق ساواک)، و داریوش همایون (وزیر سابق اطلاعات و جهانگردی) اشاره کرد. آنطور که دکتر عباس میلانی در کتاب ایرانیان نامور میگوید، برکناری تیمسار خادمی هم در همین راستا صورت گرفته است.[iv] در بحبوحهی این دستگیریها و در ۱۶ آبان ۱۳۵۷، ناگهان این خبر منتشر میشود که تیمسار خادمی در خانهی خود خودکشی کرده است. از قرار معلوم، حقیقت امر تا سالها ناگفته میماند و راز مرگ تیمسار خادمی حلنشده باقی میماند.[v]
تیمسار خادمی در کنار همسر و پسرش، در خانهی خود. این عکس یک روز پیش از ترور او و در محل وقوع جرم گرفته شده است.
هرچند همسر و فرزندان سپهبد خادمی همواره تأکید میکردند که مرگ او نه حاصل خودکشی بلکه نتیجهی ترور بوده است اما تنها در اوایل سال 1394 شمسی بود که دکتر سیروس علایی، استاد پیشین دانشگاه تهران، با انتشار پژوهشی ارزشمند و ارائهی مدارکی مستند نشان داد که مرگ سپهبد خادمی حاصل ترور و شلیک از پشت سر بوده است. دکتر علایی با استناد به مدارک به دست آمده از دادستانی در زمان وقوع جرم، میگوید که بر اساس گزارش دادستانی و پزشکی قانونی، اولاً وجود سه پوکه و دو گلوله در محل وقوع حادثه، نشان میدهد که فرضیهی خودکشی منتفی است، ثانیاً پزشکی قانونی نیز تصریح کرده است که گلوله از پشت به مغز مقتول اصابت کرده است و این امر هم خودکشی را غیرممکن میسازد. علاوه بر این، در روزها و هفتههای بعد، اظهارات بهیه خادمی و دیگر شاهدان قتل نیز حاکی از آن بوده که سه نفر لباس شخصی، که بعداً معلوم میشود از اعضای ساواک بودهاند، از بالای دیوار حیاط به خانهی تیمسار خادمی وارد شده و بعد از درگیری با محافظان و همسر او در حیاط تیمسار خادمی را پیدا کرده و تعقیب میکنند و سرانجام جلوی در آشپزخانه با شلیک سه گلوله که دو تا از آنها به خطا میرود، تیری را از پشت در سر او خالی میکنند که به مرگ وی میانجامد. قاتلان به سرعت محل جرم را ترک کرده و ساواک بیدرنگ شایعهی خودکشی تیمسار خادمی را منتشر میکند. متأسفانه بهرغم پیگیری دادستانی، به علت فشار ساواک و بیثباتی کشور در آن ماهها این پرونده مسکوت میماند و تا به امروز نیز این روال باقی است.[vi] البته باید اشاره کرد که دکتر میلانی نیز در کتابی که پیشتر به آن اشاره شد، از این قتل رازگشایی کردهاند اما مدارک متقن را اولین بار دکتر علایی ارائه کرده است.
گزارش دادسرای وقت دربارهی حادثه
در سالهای بعد از انقلاب گرچه حکومت جمهوری اسلامی در ابتدا به سراغ میراث تیمسار خادمی نرفت اما در سال ۱۳۶۴ دادگاه انقلاب به اتهام بهائی بودن خانوادهی خادمی حکم به مصادرهی تمام اموال ایشان داد. البته در سال ۱۳۶۸ دادستانی تهران اعلام کرد که به باور آنها تیمسار خادمی به قتل رسیده است و اگر در این پرونده اولیای دم شاکی باشند، دادگاه به این شکایت رسیدگی خواهد کرد. دختر ارشد تیمسار خادمی، منا خادمی، معتقد است که با توجه به آیین این خانواده و برخورد نظام جمهوری اسلامی با بهائیان، چندان نمیتوان به این اظهارات خوشبین بود و این خانواده، حداقل فعلاً، قصد و امکانی برای پیگیری قانونی قتل سپهبد خادمی ندارند.[vii]
خانوادهی خادمی؛ از چپ به راست: ایستاده: تیمسار خادمی، بهیه، منیب، نشسته: منا و مینو
تیمسار علیمحمد خادمی نمونهی بارز مدیری لایق بود. صنعت هواپیمایی و حملونقل کشور در دوران مدیریت او شاهد جهشی عظیم بود و توانست اعتباری باورنکردنی در دنیا کسب کند. اما متأسفانه به پاس خدماتش به این کشور و مردمش، به قتل رسید.
نسخهی اندک متفاوتی از این مقاله پیشتر توسط «توانا» منتشر شده است.
[ii] برگرفته از بزرگداشت زندهیاد تیمسار سپهبد علیمحمد خادمی، لسآنجلس، ۲۰ فروردین ۱۳۷۹
[iii] سیروس علایی، سیامین سال درگذشت سپهبد علیمحمد خادمی، نشریهی رهآورد، پاییز ۱۳۸۷، شماره ۸۴، ص ۲۰۴
[iv] عباس میلانی، ایرانیان نامور، چاپ دانشگاه سیراکیوز، چاپ اول، ۲۰۰۸، ص ۴۵۱-۴۵۲
[v] داریوش کدیور، ایرانیان برجسته، پیشگام ایرانایر؛ تیمسار علیمحمد خادمی، نشریه ایرانیان، ۷ نوامبر ۲۰۱۰
[vi] سیروس علایی، چگونگی درگذشت سپبهد علیمحمد خادمی، نشریه ایراننامه، سال ۳۰، شماره ۱، بهار ۱۳۹۴، ص ۲۵۰-۲۶۰
[vii] امیرمصدق کاتوزیان، سپهبد خادمی از فراز بال هما تا قربانی مصلحتی ثبات، مصاحبه با مینو و منا دختران سپهبد خادمی، رادیو فردا، ۱۴ تیر ۱۳۹۴