انرژی هستهای دردی از تغییرات اقلیمی دوا نمیکند
Climate-Energy
در نوامبر 2017 آتشسوزی طبیعی ووزلی حدود 405 کیلومتر مربع از زمینهای لسآنجلس و شهرستانهای ونچورا را سوزاند و جنگلها و مزارع و بیش از 1500 ساختمان و سازه را نابود و در حدود سیصد هزار نفر را طی چهارده روز وادار به ترک خانه کرد. این آتش هولناک چنان وسعتی را سوزاند که اثرش را از فضا میتوان دید. مأموران تحقیق دریافتند که آتشسوزی ووزلی در آزمایشگاه میدانی سنتا سوزانا شروع شد؛ یک مرکز تحقیقات اتمی که پس از شکست در آزمایشهای راکتور سدیم در سال 1959 و ذوب قسمتی از استوانههای سوخت اتمی و همچنین در پی آزمایشهای موشکی و نشت معمول تشعشعات اتمی آلوده شده بود.
ادارهی کنترل مواد سمی دولت کالیفرنیا (DTSC) گزارش میدهد که آزمایش هوا، خاکستر و خاک این محوطه پس از آتشسوزی حاکی از نشت تشعشعات فراتر از معمول نیست؛ اما بر اساس خبرنامهی دانشمندان اتمی، در گزارش این مرکز برخی اطلاعات وجود ندارد. این گزارش حاوی «مقدار کمی اندازهگیریهای واقعی» از دود آتشهاست و این اطلاعات زنگ خطر را به صدا در میآورد. تحقیقات مربوط به چرنوبیل در اوکراین پس از آتشسوزیهای طبیعی در سال 2015 حاکی از نشت آشکار تشعشعات از نیروگاه هستهای قدیمی است و این امر ما را نسبت به کیفیت آزمایشهای ادارهی کنترل مواد سمی دولت کالیفرنیا مشکوک میکند. علاوه بر این، نیکلاس ایوانگِلیو که دربارهی نشت تشعشعات در اثر آتشسوزی طبیعی در مرکز مطالعات هوایی نروژ تحقیق میکند، میگوید همان شرایط آب و هواییِ مشابهِ گرم، خشک و همراه با بادی که آتشسوزی ووزلی را تشدید کرد (که همگی به گرمایش زمین و کارهای انسان ربط دارند) پیشدرآمد نشت بعدیِ تشعشعات رادیواکتیو هستند که ریشه در تغییرات آب و هوایی دارد.
از آنجا که تغییرات آب و هوایی سبب شده که زمین به شدت مستعد آتشسوزی، طوفانهای شدید و بالا آمدن سطح دریاها باشد، انرژی هستهای به عنوان نامزد جایگزین سوختهای فسیلی ــ عامل اصلی تغییرات اقلیمی ــ بازارِ پررونقی پیدا کرده است. بیتردید استفاده از انرژی هستهای میتواند میزان تولید دیاکسید کربن را کاهش دهد. با این حال، شواهد علمی و فجایع اخیر ما را نسبت به کارکرد ایمن انرژی هستهای در زمین رو به گرمایش مردد میکند. آب و هوای مهارنشدنی، آتشسوزی، بالا آمدن سطح دریاها، زمینلرزهها و افزایش دمای آبها همگی خطر سوانح هستهای را افزایش میدهند و این در حالی است که فقدان مخازن امن و بلندمدت برای زبالههای هستهای آنها را به خطری مزمن تبدیل میکند.
اراضی آزمایشگاه سنتا سوزانا تاریخچهی درازی از خاک و آبهای زیرزمینی آلوده دارد. در واقع، در سال 2006 یک شرکت مشاوره گزارشی را تنظیم کرد که طبق آن کارکنان آزمایشگاه و همچنین اهالی نزدیک آن منطقه به میزان بالایی در معرض تشعشعات رادیواکتیو و مواد شیمیایی صنعتیای بودند که به افزایش بروز بعضی از سرطانها میانجامد. کشف این آلودگی ادارهی کنترل مواد سمی دولت کالیفرنیا را وا داشت که در سال 2010 دستور پاکسازی محوطه توسط مالک کنونیاش ــ بوئینگ ــ به کمک وزارت انرژی ایالات متحده آمریکا و ناسا را صادر کند اما عملیات پاکسازی در اثر دعوای حقوقی شرکت بوئینگ برای کاستن از شدت این فرایند متوقف شده است.
چرنوبیل هم، مثل آزمایشگاه میدانی سنتا سوزانا، از زمان گدازشاش در سال 1986 عمدتاً همانطور بی سر و سامان رها شده است. در این روزگار تغییرات اقلیمی با گذشت هر سال گیاهان خشک روی هم انباشته میشوند و افزایش دما آنها را آمادهی آتشسوزیهای بعدی میکند. بنا به گزارش ایوانگِلیو تشعشعات رادیواکتیو آزادشده از خاکها و جنگلهای آلوده میتواند به هزاران کیلومتر آن سوتر به مکانهای پر جمعیت منتقل شود.
در اطراف چرنوبیل آتشسوزیهایی رخ داد که سطح رادیواکتیو را از سال 1990 بین هفت تا ده برابر کردهاند.
کیت براون، استاد تاریخ دانشگاه امآیتی و نویسندهی کتاب راهنمای جان به در بردن: درسهای چرنوبیل برای آینده (2019)، و تیم موسو، زیستشناس تکاملی دانشگاه کارولینای جنوبی، هم در مورد آتشسوزیهای جنگلی ابراز نگرانی کردهاند. براون میگوید: «شواهد و مدارک نشان میدهد که در اطراف چرنوبیل آتشسوزیهایی رخ داد که سطح رادیواکتیو را از سال 1990 بین هفت تا ده برابر کردهاند. قدری بالاتر به سمت شمال، یخچالهای طبیعیای که ذوب میشوند حاوی چیزی در حدود «ده برابر رادیواکتیو بیشتر از جاهای دیگرند که ناشی از آزمایشهای هستهای جهانی و سوانح اتمیای هستند که به شکل بارانهای رادیواکتیو به آنها انتقال یافته است.» وقتی یخها آب میشوند رادیواکتیو به سوی اقیانوس سرازیر و سپس جذب جو میشود و در قالب بارانهای اسیدی بر زمین میبارد. براون این طور نتیجه میگیرد: «اساساً با آتش و یخهای در حال ذوب داریم تاوان زبالههای رادیواکتیوی را میدهیم که عارضهی جانبیِ آن دوران جنونآمیز قرن بیستم است.»
سرازیر شدن سیل هم یکی دیگر از نشانههای جهانِ در حال گرمتر شدن ما است که میتواند به فاجعهی هستهای بینجامد. بسیاری از نیروگاههای هستهای روی خطوط ساحلی ساخته میشوند تا بیدردسر از آب دریا به عنوان وسیلهی خنک کننده استفاده کنند. ارتقای سطح دریاها، فرسایش خاکهای مجاور دریا، طوفانهای ساحلی و موجهای هوای گرم که انتظار میرود با ادامهی گرمایش زمین به تعدادشان افزوده شود تهدیدهای بزرگتری برای آسیب رساندن به نیروگاههای هستهای ساحلی قلمداد میشوند. ناتالی کاپاتیکو و جان پرکینز در مقالهی تغییرات اقلیمی، انرژی هستهای و دو راهی سازش یا کاهش (2011) در نشریهی انرجی پالیسی چنین میگویند: «تنها با استناد به کاهش انتشار گازهای گلخانهای نمیتوان استفاده از انرژی هستهای را کمکی به حال کاهش تغییرات آب و هوایی شمرد.»
حامیان انرژی هستهای میگویند مطمئن بودن نسبی و ظرفیت راکتورها این انتخاب را در بین سایر سوختهای غیرفسیلی از قبیل انرژیهای بادی و خورشیدی آسان میکند زیرا این منابع انرژی گاهی دچار نوسان و گاهی هم از دسترس خارج میشوند اما هیچکس منکر این نیست که نیروگاههای هستهای قدیمی با زیرساختهای فرسوده که اغلب بیش از عمر واقعیشان کار میکنند بینهایت کمبازدهاند و بیشتر احتمال دارد که فاجعه بیافرینند.
بنا به گفتهی جوزف لیستر، کارشناس انرژی و حامی انرژی هستهای و استاد بازنشستهی دانشگاه هاروارد، «در آینده منبع اولیهی انرژی هستهای از همین ناوگانهای کنونی یعنی نیروگاههای قدیمی خواهد بود.» اما «حتی هر جا که عزم عمومی برای ساخت نیروگاهی جدید وجود دارد نگاه میکنند که آیا ساخت نیروگاههای جدید تأثیر چشمگیری بر کاهش گازهای انتشاریافته سوختهای فسیلی دارد یا نه و بعد آن را بر اساس هزینهها و جایی که اشغال میکنند میسنجند.»
لایستر و بسیاری دیگر از کارشناسان انرژی از نیروگاههای جدید، نسل چهارم، حمایت میکنند که از قرار معلوم طوری طراحی شدهاند که بیشترین میزان توان اتمی را با کمترین هزینه و پایینترین میزان خطرات ایمنی فراهم کنند؛ اما سایر کارشناسان میگویند فواید این روش هم آشکار نیست. مهمترین انتقادات از نسل چهارم راکتورها این است که هنوز در مرحلهی طراحی هستند و زمان کافی برای اجرایی شدنشان نداریم. باید هر چه زودتر اقدامی فراگیر برای رسیدگی به وضعیت اقلیمی انجام شود.
مارک جاکوبسن، مدیر برنامهی جو و انرژی دانشگاه استنفورد، میگوید: «ظاهراً انرژی هستهای جدید حاکی از پیدایش فرصتی برای حل مشکلات گرمایش جهانی، آلودگی هوا و امنیت انرژی است.» اما این امر از نظر اقتصادی و انرژی با عقل جور در نمیآید. «هر دلاری که صرف انرژی هستهای میشود بازدهاش یک پنجم آنی خواهد بود که صرف انرژی باد یا خورشیدی کنیم و پنج تا هفده سال طول میکشد تا انرژی هستهای تولید شود. بنابراین، غیرممکن است که انرژی هستهای ما را به هدفمان، که کاهش هشتاد درصدی نشر آلایندهها تا سال 2030 است، برساند. همچنین وقتی معطل انرژی هستهای هستیم مصرف زغال و گاز و نفت ادامه مییابد و هوا را آلوده میکند. علاوه بر این، انرژی هستهای خطرات امنیتیای دارد که سایر فناوریها ندارند: افزایش تسلیحات، گدازش، زبالههای اورانیوم و خطر ابتلا به سرطان ریه برای کارکنان نیروگاهها.»
بنا به گزارش آژانس بینالمللی انرژی هستهای، در کل دنیا 31 کشور دارای نیروگاه هستهای فعال هستند. در مقابل، پس از فاجعهی فوکوشیما در سال 2011 چهار کشور دست به توقف تدریجی برنامههای هستهای زدهاند و پانزده کشور هم مخالف ماندهاند و نیروگاه اتمی فعال ندارند. در حالی که تولید دیاکسید کربن تقریباً در همهی کشورهای دنیا افزایش یافته ــ چین، هند و آمریکا در صدر این کشورها جای دارند ــ کشور کوچک اسکاندیناویاییِ دانمارک راهش را از بقیه جدا کرده است. به رغم عدم تولید انرژی هستهای، تولید دیاکسید کربن در این کشور کاهش یافته است. دانمارک مقداری انرژی هستهایِ تولیدیِ همسایگانش ــ سوئد و آلمان ــ را وارد میکند اما در ماه فوریه چپگراترین حزب کشور، با نام اتحاد سرخ و سبز، طرح آب و هوایی جدیدی را منتشر کرد که مسیری را برای کشور ترسیم میکند که تا سال 2030 صد درصد متکی بر انرژیهای تجدیدپذیر، غیرهستهای و غیر گرمازای خودش باشد. برای اجرای این طرح دانمارک باید در حوزههایی از این قبیل سرمایهگذاری کند: انرژیهای تجدیدپذیری مثل انرژیهای خورشیدی و بادی و شبکههای هوشمند برقی و خودروهای برقیای که مزیتشان نسبت به باتریهای سیار این است که در زمان اوج مصرف برق، شبکه را تغذیه میکنند.
گرگوری یاتسکو، رئیس پیشین کمیسیون ساماندهی هستهای آمریکا و نویسندهی کتاب اعترافات یک آدم بدذات مسئول مهار انرژی هستهای (2019)، بر این باور است که این فناوری دیگر به درد مقابله با تغییرات اقلیمی نمیخورد: «خطرناک، پرهزینه و نامطمئن است و ترکش هم به بحران اقلیمی نمیانجامد.»
برگردان: شهاب بیضایی
هایدی هانتر استاد دانشگاه، نویسنده و فیلمساز در دانشگاه استونی بروک، و اریکا سِرینو عکاس و روزنامهنگار حوزهی علم است و اخبار حیات وحش و محیط زیست را پوشش میدهد. او در نیویورک و کپنهاگ زندگی میکند. آنچه خواندید برگردان این نوشته با عنوان اصلیِ زیر است:
Heidi Hunter and Erica Cirino, ‘Nuclear power is not the answer in a time of climate change’, Aeon, 28 May 2019.