کاهش مصرف سوختهای فسیلی و تغییرات ژئوپلیتیکی
Greenbiz
پس از گذشت یک قرن، که مشخصهی آن هجوم جهانی برای کنترل نفت بود، احتمالاً به زودی شاهد تلاشها برای پیشیگرفتن در کربنزدایی خواهیم بود.
در سال ۱۹۱۲ تنش در اروپا شدت گرفته بود. وینستون چرچیل که در آن زمان فرماندهی نیروی دریاییِ پادشاهی بریتانیا بود، نگران انرژی و سوخت بود. پیشنهاد جایگزین کردن کشتیهای زغالسوز با کشتیهای نفتسوز، که کارایی بیشتری داشتند، میتوانست نقشهی ژئوپلیتیکی بریتانیا را دگرگون کند. نفت به شکلی گسترده در جزایر بریتانیا در دسترس نبود، و این مسئله چرچیل را به فکر فرو برده بود. در نتیجه کشور میبایست «آن را با کشتی از کشورهای دوردست، از طریق صلح یا جنگ، تأمین میکرد». انجام چنین کاری ساده نبود، اما همین مسئله میتوانست دستاوردی برای بریتانیای کبیر داشته باشد که چرچیل آن را «غنیمتِ جسارت» مینامید.
چرچیل پیشگویی تمامعیار بود. برای فهم تاریخِ جهانی قرن بیستم، بهتر است که این رخداد را به منزلهی تلاشی برای کنترل استخراج و حملونقل سوختهای فسیلی، به ویژه نفت و گاز، و مهار آنها برای مقاصد سیاسی در نظر بگیریم. دانیل یرگین، نویسندهی آمریکایی، در کتابش با عنوان غنیمت (۱۹۹۰) به روایت تاریخ جهان پرداخته است. اما نقطهی عطف جنگ جهانی دوم چه بود؟ نبرد استالینگراد، و یورش هیتلر به میادین نفتی قفقاز. پایان دوران طلایی اقتصادی غرب پس از جنگ چه زمانی رخ داد؟ با بحران نفت در دههی ۱۹۷۰، که دولتهای عربی تولید را قطع کردند و موجب رشد تورم در سیستم اقتصاد جهانی شدند. حملهی صدام حسین به کویتِ نفتخیز چهار ماه پیش از انتشار کتاب، مهر تأییدی بود بر نظریهی یرگین. غنیمت زمانی در کتابفروشیها توزیع شد که ناوهای جنگی آمریکایی عازم خلیج فارس بودند. غنیمتِ خود یرگین دریافت جایزهی پولیتزر بود.
سه دهه بعد، یرگین کتاب دیگری عرضه کرد: نقشهی تازه روایت بهروزرسانیشدهای از سوخت فسیلی برای سال ۲۰۲۰ بود. در این کتاب یرگین اشاره میکند که طمعورزی چین به دریای جنوبی چین به دلیل ۱۵ میلیون بشکهی نفتی است که در روز از این آبها عبور میکنند. حساسیتهای ایالات متحده در مورد ایران نیز به تسلط تهران بر تنگهی هرمز مربوط میشود که از اهمیتی مشابه با دریای جنوبی چین برخوردار است. جنگطلبی روسیه تحت هدایت ولادیمیر پوتین نخستین بار به دلیل رونق بازار نفت در دههی ۲۰۰۰ شکل گرفت، که در حال حاضر به تلاشهای مسکو برای کنترل خطوط گاز انجامیده. نقشهی تازه مجموعهای از جستارهایی خواندنی در مورد واقعیتهای جدید است، از جمله خودروهای الکتریکی و رشد گازِ شیل آمریکا. اما در عین حال کتاب ازهمگسیخته است، و از روایت درخشانی که در غنیمت شاهدش بودیم خبری نیست. همان اندازه که انتشار کتاب یرگین در 1990 با خوشاقبالی همراه بود انتشار کتاب او در سال جاری توأم با بداقبالی است. چیزهای بسیاری در چند ماه گذشته تغییر کرده است. سال گذشته غول نفتیِ بیپی پیشبینی کرد که تقاضای جهانی نفت در دههی ۲۰۳۰ به اوج برسد. اما گزارشی تازه از سوی این شرکت نشان میدهد که به دنبال همهگیری ویروس کرونا ممکن است میزان مصرف هرگز دوباره به میزان سال ۲۰۱۹ نیز نرسد. حتی سناریوی «بازگشت به روال عادی» بیپی، بازگشتی به عادتها و اولویتهای سیاسی پیشین در دوران پس از همهگیری، مستلزم دستیابی به اوج مصرف پیش از سال ۲۰۳۰ است.
این گزارش در حالی منتشر شد که بنا بر مجموعهای از بازنگریهای تازه در برآوردها، تقاضای نفت سیر نزولی خواهد داشت. سازمان کشورهای صادرکنندهی نفت، آژانس بینالمللی انرژی و گروه ترافیگورا، یکی از شرکتهای اصلی مبادلهکنندهی انرژی، همگی پیشبینیهای مصرف امسالشان را کنار گذاشتند. ترافیگورا حتی تانکرهایی برای نگهداری نفت در زمان موج بعدی عرضهی اضافی اجاره کرده است.
این احتمال وجود دارد که سال ۲۰۲۱ نخستین سالی باشد که در آن سه کشور بزرگ آلودهکنندهی جهان برای دستیابی به خنثیسازی کربن تا اواسط قرن متعهد شوند.
در همین حال، سیاستهای انرژی در حال تغییر هستند. تابستان امسال جو بایدن از برنامهاش برای خنثیسازی کربن در ایالات متحده تا سال ۲۰۵۰ خبر داد. در ۱۶ سپتامبر، سخنگوی حکومت چین اشاره کرد که ممکن است پکن نیز به زودی همین روند را دنبال کند. در همان روز، اتحادیهی اروپا هدف خود را برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای تا سال ۲۰۳۰ از ۴۰ درصد به ۵۵ درصد افزایش داد. این احتمال وجود دارد که سال ۲۰۲۱ نخستین سالی باشد که در آن سه کشور بزرگ آلودهکنندهی جهان برای دستیابی به خنثیسازی کربن تا اواسط قرن متعهد شوند. از هجوم جهانی به استفاده از سوختهای فسیلی تا تلاش همگانی برای کنترل میزان مصرف آن، ممکن است نقشهی ژئوپلیتیکی را دستخوش تغییر کند و به زودی شاهد تلاشهایی همهجانبه برای عبور از این سوختها باشیم.
روابط مبتنی بر وابستگی دوجانبهی سابق از بین خواهند رفت. افزایش استفاده از گاز شیل در ایالات متحده کار چندانی برای کربنزدایی نکرده، اما موجب شده تا نگاهها به آمریکایی جلب شود که در صورت بیرون رفتن از خاورمیانه به وجود خواهد آمد. هرچند ترامپ به همکاری با کشورهای نفتخیز حوزهی خلیج فارس علاقهمند است، اما تعهد دولت بایدن به خنثیسازی کربن ممکن است منجر به از سرگیری مجدد توافقنامهی اتمی با ایران شود، از عربستان سعودی و متحدانش فاصله بگیرد، و اجازه دهد تا اروپا (از جمله بریتانیا) مسئولیتهای بیشتری در قبال خاورمیانه و شمال آفریقا بر عهده بگیرند.
برخی از بازارها زودتر از سایرین به کربنزدایی مشغول خواهند شد. این یعنی نبرد مصرفکنندگانِ قدیمی بر سر تأمین نفت جای خود را به نبرد تأمینکنندگان بر سر مصرفکنندگان نفت میدهد. برای مثال اروپا زودتر از چین به انرژیهای پاک روی آورده است در نتیجه روسیه «گردش به شرق» داشته است، یعنی رویگردانی از اروپا برای هماهنگسازی خود با چینی که همچنان تشنهی استفاده از نفت و گاز است. در همین حال، تغییر انرژیهای مصرفی در پکن ممکن است باعث شود تا تأکید کمتری بر روی دریای جنوبی چین صورت پذیرد و بیشتر بر روی آسیای میانه متمرکز شود. چین شبکهی هوشمند خود را برای به کارگیریِ نیروگاههای برق آبی در کوهها و مزارع خورشیدی در دشتهایی که در طرح «یک کمربند و یک جاده» در حال ساختهشدن است به راه انداخته است.
معادل قرن بیستمویکمیِ نفت ممکن است لیتیوم باشد ــ پایهی فناوریِ باتری که میتواند جایگزین نفت به عنوان منبع انرژی شود. از همین حالا نبرد بر سر رسوبات لیتیوم در آمریکای لاتین شدت گرفته است ــ در فوریهی ۲۰۱۹ بولیوی سرمایهگذاران چینی را به جای سرمایهگذاران آلمانی برای اجرای پروژههایی در معادن لیتیوم در شورهزارهای آند برگزید. پنلهای خورشیدی، که برخی تخمینها نشان میدهند در حدود یک چهارم کل تولید انرژیهای تجدیدپذیر در دنیای کربنخنثی را تأمین خواهند کرد، نیازمند آلومینیوم، مس، ایندیوم و سلنیوم است. قدرت در دست کشورهایی خواهد بود که از این اشکال تازهی ثروتهای معدنی برخوردارند یا میتوانند آنها را به کار بگیرند.
نیاز مردم به حملونقل، مصونماندن در برابر گرما و سرما و به راه انداختن ماشینها و ابزارهایی که تمدن به آنها وابسته است، از میان نخواهد رفت. تلاش برای کنترل تولید و تأمین انرژیای که این امکانات را در اختیار قرار دهد، نقشهی تازهی ژئوپلیتیک جهانی را ترسیم خواهد کرد. «غنیمتِ جسارتِ» چرچیل تغییر خواهد کرد، اما از میان نمیرود.
برگردان: فرهاد نیکاندیش
جرمی کلیف دبیر بخش بینالملل نیو استیتسمن است. آنچه خواندید برگردان این نوشته با عنوان اصلی زیر است:
Jeremy Cliffe, ‘How the dawning era of declining fossil fuel consumption will reshape geopolitics’, New Statesman, 23 September 2020.