آیینشکن (unorthodox) سریال پرسروصدا و پربینندهای است که اخیراً از شبکهی نتفلیکس پخش شده، و داستان زندگی زن جوانیست در یک فرقهی یهودی حسیدی که در جامعهای پر از مقررات سختگیرانهی دینی، تن به ازدواجی از پیش برنامهریزیشده و یک زندگی بیروح داده است. تا این که روزی دل به دریا میزند و با اندکی پول و یک گذرنامه به برلین میگریزد تا راه خود را پیدا کند.
وقتی ارتش آلمان نازی در مارس ۱۹۴۴ مجارستان را اشغال کرد این کشور میزبان بزرگترین جامعهی یهودی اروپا بود اما تا ژوئیهی همان سال بیش از نیمی از ۸۲۵ هزار یهودیِ مقیم این کشور روانهی اردوگاههای مرگی نظیر آشوویتس و بوخنوالد شده بودند. تا پیش از آزادسازی کامل بوداپست به دست سربازان اتحاد جماهیر شوروی در فوریهی ۱۹۴۵ دهها هزار تن از یهودیان ساکن دو گتوی کوچک و بزرگ بوداپست هم به قتل رسیدند.
هفتادمین دورهی جشنوارهی فیلم برلین، ۲۰ فوریه با فیلم «سال سالینجریِ من» افتتاح شد. نمایش ۳۴۰ فیلم و حضور صدها هزار تماشاگر در برلیناله، این جشنواره را به یکی از مهمترین جشنوارههای سینمایی جهان تبدیل کرده است. در ادامه به معرفی چند فیلم مهم حاضر در برلیناله پرداختهام.
من یکی از معدود بازماندگان کسانی هستم که تقریباً تا آخرین لحظهی پیش از آزادسازی آشوویتس در این اردوگاه بودم. انتقال ما از این اردوگاه یا به اصطلاح تخلیهی آن در ۱۸ ژانویه آغاز شد. ما در صفی ۶۰۰ نفری به راه افتادیم و در شش روز و نیمِ بعدی بیش از نیمی از همراهانم جان باختند. به احتمال قوی، من تا مراسم یادبود سال آینده زنده نخواهم ماند. این قانون طبیعت است. پس لطفاً ببخشید که احساساتی سخن خواهم گفت.
۲۷ ژانویهی ۱۹۴۵ اردوگاه کار اجباری آشویتس به دست ارتش سرخ آزاد شد. پنجاه سال بعد، آلمان روز آزادی این اردوگاه را به نام روز یادبود هولوکاست نامگذاری کرد. این بخشی از رویاروییِ آلمان با گذشتهی تاریک خود بود. ۷۵ سال بعد آلمان چگونه هولوکاست را به یاد میآورد؟ سپهر عاطفی در روز جهانی یادبود هولوکاست، به چند یادوارهی هولوکاست در برلین نگاهی انداخته است.
در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ به فکرمان هم خطور نمیکرد که به آلمان سفر کنیم. پدر و مادرم جزو آدمهایی بودند که نمیخواستند اتومبیل ساخت آلمان بخرند و اعلام کرده بودند هرگز پا در آلمان نمیگذارند. نظر مادرم این بود که: «نباید یک شاهی بهشان داد».