تلاش کامو ادامهی تکاپویی است که در قرن هجدهم آغاز شده بود و نهایت در سال ۱۹۸۱ به ثمر رسید و قانون لغو مجازات اعدام در فرانسه تصویب شد.
واکنش ما به بیرون کشیدنِ یک فرد سالمند از زیر دستگاه تنفس مصنوعی چه باید باشد زمانیکه فرد جوانتری وارد بیمارستان میشود که به آن دستگاه بیشتر «نیاز دارد» چرا که احتمال زنده ماندنش بیشتر است و اگر زنده بماند، احتمال اینکه زندگی طولانیتری به نسبت آن فرد سالمند در پیش داشته باشد نیز بیشتر است؟
آلبر کامو زمانی رمان را به عنوان عرصهای تعریف کرده بود که در آنجا انسان با انسانهای دیگر تنها میماند. رمان طاعونی عرصهای است که در آن همهی انسانها همهی انسانهای دیگر را تنها میگذارند.
اگر در همین تعطیلات اخیر کریسمس، کاساندرا به ما میگفت: «سه ماه دیگر با دو متر فاصله از هم صف خواهید بست، ماسک به صورت خواهید زد و اکثرتان در خانه حبس خواهید شد» هیچکس حرفش را باور نمیکرد...حتی به فکرمان هم خطور نمیکرد که این دنیای شلوغ جهانی نخواهد توانست که تا ابد بر اساس اصول قدیمی به کارش ادامه دهد...چیزی دارد ما را میآزماید. نمیدانم که دست تقدیر است یا شیطان یا طبیعت یا خدا...؟
در ژانویهی 1941 آلبر کامو نگارش داستانی دربارهی ویروسی را آغاز کرد که به شکلی مهارناپذیر از حیوانات به انسانها انتقال مییابد و در نهایت نیمی از جمعیت «شهری معمولی» به نام اوران، واقع در سواحل الجزایر، را از بین میبرد. به عقیدهی بسیاری از صاحبنظران، «طاعون»، که در سال 1947 منتشر شد، بهترین رمان اروپایی پس از جنگ جهانی دوم است.
ادبیات در سراسر تاریخ خود و در هر جغرافیا، آثار ارزنده و دردناکی دارد از نویسندگان و شاعران و تاریخنگارانی که وحشت طاعون و بیماریهای فراگیر را زیستهاند، با دو چشم خود شاهد بودهاند، عزیزی را از دست دادهاند و درست مثل امروز ما در چهاردیواری خود محبوس شدهاند.