وقتی ارتش آلمان نازی در مارس ۱۹۴۴ مجارستان را اشغال کرد این کشور میزبان بزرگترین جامعهی یهودی اروپا بود اما تا ژوئیهی همان سال بیش از نیمی از ۸۲۵ هزار یهودیِ مقیم این کشور روانهی اردوگاههای مرگی نظیر آشوویتس و بوخنوالد شده بودند. تا پیش از آزادسازی کامل بوداپست به دست سربازان اتحاد جماهیر شوروی در فوریهی ۱۹۴۵ دهها هزار تن از یهودیان ساکن دو گتوی کوچک و بزرگ بوداپست هم به قتل رسیدند.
فاتح یکی از محافظهکارترین نواحی استانبول است. هفتهی قبل، بعضی از اهالی این ناحیه دیدند که یادداشتی به درِ آپارتمانی چسبانده شده است: «مواظب باشید! سیانور داخل خانه است. به پلیس خبر دهید. وارد نشوید.» نویسندهی این یادداشت هر که بود، میخواست همسایهها را از شرِ مادهای خطرناک حفظ کند. وقتی پلیس رسید با چهار جسد روبهرو شد...
خانواده دیگر یکبُعدی نیست و شکلهای مختلفی پیدا کرده است. تشکیل خانواده و حفظ آن با سختیهایی همراه است اما این چیزی نیست که بتوان از آن به راحتی چشمپوشی کرد. بنابراین، انسان مدرن به راههای مختلفی برای تشکیل خانواده میاندیشد.
در میان خویشاوندان نزدیک ما در جنس حیوان، فقط نوع انسان است که دارای پدری همدل و شریک در زندگی کودک است. چرا فرایند تکامل، پدر ازخودگذشته را مطلوب دانسته و ترجیح داده است؟
فقر در ایران به سرعت در حال زنانه شدن است. ادغام کشورهای در حال توسعه در اقتصاد جهانی به زنانه شدن فقر انجامیده است. زنان محرومتر شدهاند، و بر اثر دسترسی کمتر به فرصتهای شغلی و اختیارات قانونی به مردان وابسته ماندهاند. فرهنگ مردسالار و تابوهای باقیمانده در جوامعی مثل ایران زندگی را برای زنان، بهویژه زنان خودسرپرست، به تنازع بقا تبدیل کرده است. تلاشی هر روزه، نفسگیر و جانفرسا حتی برای یافتن سقفی بالای سر.
ساختار قدرت در خانوادههای ایرانی تا حد زیادی مردسالارانه و مبتنی بر عدمتوازن جنسیتی است. با توجه به حمایت قوانین داخلی از قدرت و اقتدار مردانه، زنان چگونه و تا چه حد قادر به مقابله با این ساختار قدرت نابرابر و تلاش برای کسب قدرتِ خود در خانوادهاند؟