«بخوان به نام ایران» عنوان کتابیست که زندگی داریوش و پروانه فروهر را از زبان فرزند آنها، پرستو روایت میکند. نسخهی چاپی این کتاب اولین بار در سال ۱۳۹۰ منتشر شد و حالا نسخهی شنیداری آن هر هفته از آسو منتشر خواهد شد.
مقاومت در برابر سازوکارهای ظلم و ستم که به سرکوب فرهنگی میانجامد، مستلزم بازنگری و تفکر صحیح در مورد فرضیاتی است که «دانشآموز خوب» یا «حرفهای» یا «جنایتکار» را تعریف میکند.
رأی دادن کنشی جسمانی است: نام کسی را فریاد زدن، دستی را بلند کردن، برگهای را در صندوق انداختن، یا صفحهی نمایشگری را لمس کردن. اما این کنش در کشورهای مختلف و در دورههای گوناگون پیامدهای سیاسیِ به شدت متفاوتی داشته است. رأی دادن با انتخاب کردن یکسان نیست؛ در واقع، ممکن است که هیچ ربطی به انتخاب کردن نداشته باشد.
فکر کنید به کتابهایی که اعراب مسلمان پس از تسخیر ایران سوزاندند. دقت کنید، فقط کتابها نیستند که برای همیشه از بین رفتهاند؛ مسیرهای ادبیای که این کتابها و نویسندگانشان ساخته و پرداخته بودند نیز از میان رفته است. فکرش را بکنید، در بین این کتابها احتمالاً بسیاری از منابع نوشتاری شاهنامه را میشد پیدا کرد و اگر این کتابها باقی مانده بود چقدر تحقیق در مورد شاهنامه گستردهتر و دقیقتر میشد.
شاید این قدرتمندترین ابزار برای به نتیجه رسیدن اعتراضات است: هنگامی که آرمان معترضان به اندازهای قدرتمند است که دیگر آنان به نتیجهبخشی یا عدم نتیجهبخشی اعتراضات فکر نمیکنند بلکه احساس میکنند از نظر اخلاقی باید بر پا خیزند و حرف خود را بزنند.
انکارشده، در آن حال که اجتماع همهی امتیازاتش را ناچیز انگاشته است، تک و تنها و تُهی، به خودوانهادهشده، درمانده، سر در گریبان، و مستأصل، به دیوار تکیه داده، نه به خود. آدمها تک و تنها گیر میافتند، یکی یکی. مرگ هم هر کس را تنها گیر میآورد. مرگ و نومیدی، دو همزاد. تصویری ساده و تکاندهنده از جوانان ما.