جغرافیا علیه تاریخ
هامون نیشابوری
میخواهیم نشان دهیم که چگونه ممکن است برداشتی از زمان به نفی تاریخ منجر شود و پیامدهای ناگواری برای تعاملات بشری داشته باشد.
میخواهیم نشان دهیم که چگونه ممکن است برداشتی از زمان به نفی تاریخ منجر شود و پیامدهای ناگواری برای تعاملات بشری داشته باشد.
فرهنگ عامهپسند امروزی به شدت درگیر نبرد بین نیروهای خیر و شر، و بین آدمخوبها و آدمبدهاست. این نبردِ قاطعانه در قصههای عامیانهی سنتی وجود نداشت. چرا چنین تحولی اتفاقی افتاده، و چه چیزی در این فاصله تغییر کرده است؟
«هندی و هرمز»، دومین فیلم داستانی بلند عباس امینی در شصتوهشتمین دورهی برلیناله در بخش نسلها به نمایش درآمد. فیلمی که از لحظهی شروع بیننده را با سرنوشت شخصیتهایش درگیر میکند. هرمز نوجوانی ۱۶ ساله است که به سبب شرایط سخت زندگی به دنبال یافتن کار است. شرط تأهل برای استخدام در معدن خاک سرخ هرمز او را وادار به ازدواج با هندی میکند، هندی دانشآموزی 13 ساله است و ...
در سال ۱۷۸۷، «انجمن مدافعان لغو تجارت برده» در لندن یک نشان سرامیکی طراحی کرد که یک مرد سیاهپوست، زنجیرشده و زانوزده، روی آن نقش بسته بود. بالای آن، این کلمات حک شده بود: «آیا من یک انسان و یک برادر نیستم؟» این نشان به شکل سنجاق سینه، آویز، و سنجاق سر قابل استفاده بود، و بر زینتآلات بزرگتر نیز نقش بسته بود. بحث «برادری» در اینجا فقط لفاظی نبود.
جنبش زنان چگونه در ایران شکل گرفت و توانست زنان را از کنج اندرونیها به مدرسه و دانشگاه بفرستد؟ زنان ایرانی چطور حق رأی گرفتند، و چرا پس از پیروزی در تغییر دادن بخشی از قوانین نابرابر، همهی دستاوردها را به یکباره از دست دادند؟ در این مجموعه مقاله، با مرور تاریخ جنبش زنان در ایران، به جستوجوی پاسخهایی برای این پرسشها میپردازیم.
شصتوهشتمین جشنوارهی فیلم برلین با توزیع خرسهای نقرهای و طلایی میان برندگان به کار خود پایان داد. هیئت داوران این دوره فیلم «لمسم نکن» اولین ساختهی آدینا پینتیلی، فیلمساز رومانیایی را شایستهی دریافت خرس طلایی دانست. این دومین سال پیاپی است که خرس طلایی به فیلمی از یک کارگردان زن اهدا میشود. «لمسم نکن» فیلمی تجربی و داستانی-مستند است که به موضوع جنسیت، تماس فیزیکی و رابطهی...
اخیراً، دوباره تردیدها دربارهی ارتباط «روانشناسی» و «اخلاق» در بحثهای نظری شدت گرفته است. در نگاه نخست، چنین تردیدی کاملاً نابجا به نظر میرسد: آیا ارتباط خصایص و سرشت ما با آنچه که باید به لحاظ اخلاقی انجام دهیم بدیهی نیست؟ اما در واقع این تردیدها قدمتی بس طولانی دارند و فلاسفهی اخلاق برای قرنها در این باره بحث کردهاند.
امروزه، نگاهی به رسانهها میتواند ما را واقعاً از وضع «دموکراسی» مأیوس کند. دموکراسیهای نوین و نویدبخش در لهستان، مجارستان، و ترکیه دچار نالیبرالیسم و شبهاقتدارگرایی شدهاند، و دموکراسیهای باسابقهی غربی زیر حملات احزاب پوپولیستی قرار گرفتهاند. چرا کار به اینجا رسیده است و راه حل آن چیست؟
«اسلحه را گذاشت روی شانهی من و رفیقم را تیر باران کرد.» این گفتهی مردی محکوم به اعدام است که پس از سه بار سکتهی مغزی، در حالی که فلج شده بود، آزاد شد و چندی بعد در نهایت فقر درگذشت. روایتهای ایرانیانی که شکنجههای در زندان و حتی خارج از آن را تحمل کردهاند بیشمار است. شکنجههایی که آثار روانی و جسمیاش، حتی بر خانوادهی آنها و نسلی که شاهد این شکنجهها بوده، آثاری بلند مدت دارد...
«پوپولیسم»، به عنوان یک پدیدهی سیاسی و اجتماعی گسترده، چهرهی بسیاری از کشورها را دگرگون کرده و زمام آنها را به دست «پوپولیستها» داده است. پوپولیسم چیست و پوپولیستها کیستند؟ یک استاد نامدار علوم سیاسی، در کتابی که اخیراً منتشر کرده، بحثهای راهگشایی در این باره ارائه میدهد؛ ترجمهی کامل این کتاب به شکل مقالات جداگانه در «آسو» منتشر میشود.
برلیناله هر سال صدها هزار تماشاگر دارد و از این نظر یکی از مردمیترین جشنوارههای سینمایی است. امسال نیز برلیناله با نمایش ۴۰۰ فیلم از سراسر دنیا و در بخشهای مختلف برای ۱۰ روز برلین را به مرکز توجه سینمادوستان تبدیل کرده است. سپهر عاطفی در این یادداشت و در حالی که برلیناله به نیمهی خود رسیده است به معرفی چند فیلم دیدنی این جشنواره میپردازد.
یک عکاس فرانسوی، در پروژهای با عنوان «از درون به بیرون»، از هنرمندان کشورهای مختلف دعوت کرده تا با دیدگاهها و دغدغههای خود عکس بگیرند و برای او بفرستند. استودیوی او این عکسها را به صورت پوسترهایی در ابعاد بزرگ چاپ میکند و پس میفرستد تا در مکانهای عمومی در همان کشورها به نمایش گذاشته شوند.
اولین چیزی که معمولاً با شنیدن نام «نیلوفر بیضایی» به ذهن میرسد این است که او دختر «بهرام بیضایی» است. این وضعیت از جهتی یک مزیت فرهنگی به نظر میرسد، و از جهت دیگر سایهی پدر را روی هویت شخصی او میاندازد. با این حال، نیلوفر بیضایی توانسته، با نمایشنامههایی که نوشته و روی صحنه برده، نام خود را به عنوان یک هنرمند برجستهی ایرانی به ثبت برساند.
خلاقیت بشری و پیشرفتها در عرصهی فناوری به آفرینش دنیایی منجر شده است که خود ما انسانها، به عنوان خالقان این دنیا، دیگر قادر به درک تمامیتِ آن نیستیم. به نظر میرسد این دنیا پیچیدهتر از آن شده است که ما با ذهنهای به نسبت سادهی خود قادر به شناخت کامل آن باشیم.
جنبش زنان در ایران چگونه شکل گرفت و چگونه توانست زنان را از کنج اندرونیها به مدرسه و دانشگاه بفرستد؟ زنان ایرانی چطور حق رأی گرفتند، و چرا پس از پیروزی در تغییر دادن بخشی از قوانین نابرابر، همهی دستاوردها را به یکباره از دست دادند؟ در این مجموعه مقاله، با مرور تاریخ جنبش زنان در ایران، به جستوجوی پاسخهایی برای این پرسشها میپردازیم.
این که کسی به تلفن همراه معمولیاش چسبیده باشد و از تلفن همراه هوشمند بپرهیزد، قدری خلاف عرف و شاید عجیب و غریب به نظر میرسد. اما پرهیز کردن از هردو نوعشان دیگر عین دیوانگی به حساب میآید، به ویژه اگر کسی که این کار را میکند متولد میانهی دههی هفتاد میلادی باشد.
مصرفگرایی چه پیامدهایی برای روابط جنسی دارد؟ چه تفاوتهایی میان پیوندهای «آنلاین» و «آفلاین» میتوان یافت؟ چرا همزمان با گسترش روابط جنسی گوناگون میان شمار فزایندهای از مردم، احساس حقارت، تنهایی و میل شدید به پیوندهای گرم انسانی افزایش یافته است؟
من در سال ۱۹۵۷ متولد شدم، همان سالی که دولت چین بیش از ۳۰۰ هزار تن از روشنفکران، از جمله نویسندگان، آموزگاران، روزنامهنگاران، و هرکسی را که جرئت کرده بود از حکومت کمونیستیِ تازهتأسیس انتقاد کند، پاکسازی کرد. این روشنفکران، در راستای سلسله مبارزاتی در جهت آنچه جنبش راستستیزی خوانده میشد، برای «بازآموزی» به اردوگاههای کار اجباری فرستاده شدند.
اکنون مدتی است که «اعتماد» و دوران عسرتش در کانون توجه نسخهپیچهای امور اجتماعی و سیاسی قرار گرفته، نسخهپیچهایی که از لجاجت بیماریهای گوناگون بیمارانشان نگراناند، و از مقاومت سرسختانهی این بیماریها در برابر درمان و از بیهودگی چشمگیر داروهای موجود در قفسهی داروخانهها سرخورده و مأیوس شدهاند.