جغرافیا علیه تاریخ
هامون نیشابوری
چگونه ممکن است برداشتی از زمان به نفی تاریخ منجر شود و پیامدهای ناگواری برای تعاملات بشری داشته باشد؟
چگونه ممکن است برداشتی از زمان به نفی تاریخ منجر شود و پیامدهای ناگواری برای تعاملات بشری داشته باشد؟
دههی شصت، تشکیلاتی وجود داشت که اسمش را گذاشته بودند «نهضت سوادآموزی». تشکیلاتی که با وجود تلاش برخی مربیان دلسوزش، به کمیت و آمار سوادآموزان توجه بیشتری داشت تا به سوادآموزی واقعی آنها. داوطلبها چند هفته میرفتند سر کلاسهایی که عموماً امکانات کافی نداشتند و باز بر میگشتند به زندگی عادی.
«قرن بیست و یکم، رنسانس زنانه یا واپسگرایی؟» محور بحثهای ارائهشده در بیست و هشتمین کنفرانس بنیاد پژوهشهای زنان ایران بود که از نهم تا یازدهم ژوئن در فلورانسِ ایتالیا برگزار شد. این بنیاد امسال شهلا شفیق، نویسنده، پژوهشگر، و فعال حقوق زنان، را به عنوان «زن برگزیدهی سال» انتخاب کرد.
مسئلهی بنيادى ايران چيست؟ دكتر محمدرضا نيكفر در پاسخ به اين سؤال تأكيد مىكند كه ايران مجموعهاى از مسائل دارد، نه يك مسئلهی بنيادى كه منشأ باقى مسائل باشد.
سخنرانی دریافت جایزهی نوبل ادبیات ۲۰۱۶
وقتی باخبر شدم که برندهی جایزهی نوبل ادبیات شدهام، از خودم پرسیدم واقعاً ترانههای من چطور به ادبیات مربوط میشوند؟ دربارهاش فکر کردم و خواستم این ارتباط را بشناسم. حالا میخواهم سعی کنم آن را برای شما نیز بازگو کنم. البته به احتمال زیاد، از پسش بر نخواهم آمد، ولی سعیام را میکنم، و امیدوارم که حرفهایم شایان توجه و هدفمند باشند...
تصور کنید با تفنگ شکاری خود قدمزنان در حال عبور از جنگلی هستید و به فضای بازی میرسید که در آنجا دو تروریست با شمشیرهای آختهی خود میخواهند سرِ ده گروگان را بیخ تا بیخ ببرند. متوجه میشوید که تنها راه نجات آنها این است که تروریستها را بکشید. چه خواهید کرد؟ آیا واکنش شما به حملههای اینچنینی علیه جان و حقوق انسانها همیشه یکسان است؟
شاید طبیعی باشد تصور کنیم که جامعهی سالم جامعهای است که در آن اکثر مردم دربارهی خودشان، دیگر شهروندان، و آیندهی مشترکشان دیدگاههای خوشبینانهای دارند. اما در واقع به نظر میرسد که عکس این قضیه صادق است: بدبینیِ عمیق یکی از عناصر اصلی حفظ جامعهی سالم است.
گزارشهای رسانهای دربارهی «قحطی» و مطرح کردن آن به عنوان یک «فاجعهی طبیعی» مانع از این میشود که این پدیده و همچنین «ناامنی غذایی» را به منزلهی یک فرایند اجتماعی - سیاسی درک کنیم، در حالی که چنین درکی برای جلوگیری از وقوع این پدیدهها در آینده اهمیت ویژهای دارد.
ثناء فاروق در گفتوگو با نشریهی گوئرنیکا توضیح میدهد که چرا خود را نه عکاس جنگ بلکه تصویرگر زندگی روزمره در یمن میداند. او امیدوار است که بتواند چهرهی واقعی مردم این کشور را به جهانیان نشان دهد و این تصور را از اذهان بزداید که یمنیها تنها به فکر کشتن یکدیگرند.
چرا دانشمندان علوم طبیعی به مطالعهی افسانههای رایج در میان بومیان روی آوردهاند؟ آیا میان زمینشناسی و فرهنگ عامه رابطهای وجود دارد؟ چگونه میتوان از طریق قصهگویی با تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین مبارزه کرد؟
«دموکراسی ناگزیر عبارت است از حکومت خبرگان تحصیلکرده، و مردم عادی نقشی جز این ندارند که گاه و بیگاه کارهای خبرگان را تأیید یا رد کنند.» آیا با این گزاره موافقید؟ «فراموشی اجتماعی» چه پیامدهایی برای دموکراسی دارد؟ نگرانیهایی فزاینده دربارهی آیندهی دموکراسی ناشی از چیست؟
پژوهشگران علوم انسانی اغلبْ واژهها و مفاهیمی ابداع میکنند که در زبان رایج و متعارف ما یافت نمیشوند. این زبانِ فنی و تخصصی بعضاً مضحک و بیدلیل به نظر میرسد، اما عملاً میتواند به گسترش محدودههای تفکر بشر و عمیقتر شدن برداشت ما از پیچیدگیهای واقعیت کمک کند.
مارشال مکلوهان، نظریهپرداز مشهور رسانهها، به وجود آمدن رسانههای خبری را پیشرفت بیسابقهای در تاریخ بشر، و معرف نوع تازهای از ارتباط انسانها با زمان حال میدانست، ارتباطی که با مفهوم «پیشرفت مستمر و خطی» تعریف میشد. این تعریف نیازمند بازنگری است؛ اخبار در دنیای رسانههای امروز از واقعیت دیگری خبر میدهند.
در جهانی که به سوی پریشانی و بینظمی پیش میرود، صدای الیف شفق، نویسندهی ترک، ندایی نویدبخش است. شفق ادبیات داستانی را ابزاری برای پیشبرد دموکراسی و مقابله با موج پوپولیسم و عوامفریبی سیاسی میداند. او نویسندهی چندین کتاب بسیار موفق بوده، و در شبکههای اجتماعی هم مخاطبان گستردهای دارد.
امروزه، «مصر» کشوری با هویتی اسلامی را به ذهن متبادر میکند، و گاهی از اقلیت مسیحیان قبطی آن نیز حرفی به میان میآید. این ذهنیت اغلب با این فرضِ ناخودآگاه همراه است که، اگر یهودیانی هم در مصر وجود داشته باشند، تعداد آنها بسیار اندک است. این ذهنیت درست و دقیق نیست.
سانسور آثار هنری و ادبی در چین از طرف دولت به شدت اعمال میشود. در همین حال، بسیاری از هنرمندان و نویسندگان نیز با خودسانسوری عملاً با سیستم سانسور دولتی همکاری میکنند. یک هنرمند برجستهی چینی آن سانسور و این خودسانسوری را سد راه استقلال و خوشبختی چینیها میداند.
ما میرفتیم. جاده هم میرفت. پهنای جاده، و به هر سو که نگاه میکردی، تا چشم کار میکرد، زمین خاکی بود. شهرهای سوخته از خشکسالیِ تابستانی که گذشته بود، بیحال و بیرمق، ولو شده بودند روی زمین، و دکلهای یکشکلِ برق فشار قوی آنها را به هم گره میزد.
در اوت سال ۲۰۰۳، هنرمند فلسطینی ساکن رامالله، حسن حورانی، در حالی که سعی میکرد برادرزادهاش را از دریای مدیترانه در ساحل یافا نجات دهد، غرق شد. هیچکدامشان شنا بلد نبودند؛ دزدکی به اسرائیل رفته بودند تا ساحل یافا را ببینند، چون به عنوان فلسطینیانِ ساکنان کرانهی باختری اجازهی عبور نداشتند.
دزموند توتو، اسقف اعظم و از رهبران جنبش مبارزه با آپارتاید (تبعیض نژادی)، حمایت جامعهی بینالمللی از مبارزات مردم آفریقای جنوبی و تحریم دولت نژادپرست آن کشور را دلیل «معجزه»ی شکست آپارتاید میداند و، با شرح دستاوردهای «کمیسیون حقیقت و آشتی»، بر نقش اساسی اعتراف و بخشش در آشتی دادن کل جامعه تأکید میکند.