بر اساس مطالعهی «مرکز مطالعات زنان در تلویزیون و فیلم دانشگاه سن دیهگو» در ۱۰۰ فیلم پرفروش سال ۲۰۱۹، زنان ۲۰ درصد از نقشهای پشت صحنه را برعهده داشتند که ۴ درصد نسبت به سال ۲۰۱۸ افزایش داشته است. با این حال، همچنان عمدتاً مردان عهدهدار مشاغل کلیدی همچون کارگردانی و فیلمبرداری هستند.
اعتیاد به مواد مخدر و آسیبهای ناشی از آن، همچون کلاف سردرگمی است که از دههها پیش در جامعهی ایران غلت میخورد و هر روز بیشتر از قبل درهم میپیچد. سعید مدنی، جامعهشناسی که سالها در این حوزه پژوهش کرده، در گفتوگو با آسو به بررسی وضعیت موجود میپردازد و توضیح میدهد که چرا روشهای به کار برده شده برای کنترل اعتیاد، تاکنون موفق نبوده است.
قانون حمورابی. ماگنا کارتا. اعلامیهی استقلال. در طول تاریخ بشر، چنین نوشتههایی ادعا کردهاند که مردم شایستهی آزادی، امنیت و شرافتاند. چرا بهرغم تفاوتهای فرهنگی عظیم میان قارهها و تنوع اجتماعی شدید در پهنای هر قاره، مفاهیم بنیادین در این بیانیههای حقوق بشر عمدتاً ثابت باقی ماندهاند؟ به گفتهی دو نفر از دانشمندان دانشگاه براون، علت این است که همهی انسانها از نظر نظام عصبی به یکدیگر شباهت دارند.
صلح، با آنکه یکی از کهنترین آرمانهای بشری است، هرگز تا پیش از کانت به مفهومی کلیدی در فلسفه بدل نشده بود؛ سهل است، این موضوع هنوز هم در فلسفه بحثی حاشیهای به شمار میرود. در عوض، ستایش از جنگ در آثار برخی فیلسوفان مانند هگل به چشم میخورد. کانت اولین فیلسوفی در تاریخ است که واژهی «صلح» را در عنوان یکی از آثارش به کار میبَرَد، یعنی در به سوی صلح جاودان: طرحی فلسفی (۱۷۹۵)
نویسنده در توصیف «رویدادهای ۶۸» نوشته: «آنچه مایهی حیرت اسکروتن شده بود، بیزاری و نفرت دانشجویان از طبقهی بورژوایی بود که به نوبهی خود آزادی و رفاه فرانسه را بر فراز ویرانههای جنگ جهانی دوم و اشغال نازیها احیا کرده بود.» این کمابیش حرف دل بسیاری از کسانی است که انقلاب ۱۳۵۷علیه محمدرضاشاه پهلوی را حرکتی احساسی، و نه برخواسته از آیندهنگری و دوراندیشی میدانند.
هنر فرشتهای است که چشم از آن نمیتوان برگرفت، فرشتهای که وجودش برای زندگی ما حیاتی است. تمدنی که نخواهد دوباره اما این بار به دور از خشونتِ عالم واقع، با ظرافت و با فاصلهای شورانگیز (پِی تاسِ فاصله، نیچه) دیده شود زنده میماند اما بیروح و افسرده زنده میماند، مثل اشیاء و فسیلها! ما فقط یک بار روی زمین زندگی نمیکنیم و از دست نمیدهیم و به دست نمیآوریم بلکه پیش از آن بارها شکستها و پیروزیهای خود را تخیل میکنیم، بارها پیش از لحظهی سرنوشتساز به بازیِ ذهنی دربارهی آنها مشغول میشویم.